کارآفرینی و کارآفرین
? کارآفرین کیست؟
زمان زیادی نیست که کلمات کارآفرین و کارآفرینی در رسانه های مختلف تکرار می شود و هرکس به سلیقه خود از این واژه جدید برای اشاره به مدیران, افراد موفق ,سرمایه داران,سرمایه گذاران,صادرکنندگان,دلال ها و تاجران استفاده می کند. هرچند هرکدام از این افراد ممکن است کارآفرین باشند ولی هیچکدام مصداق کاملی برای این مفهوم نیستند.
به راستی کارآفرین کیست؟ آیا کارآفرینان ویژگیهای متمایزی از دیگر بازیگران صحنه اقتصاد دارند؟
نگاهی به مسیر حرکت فعالیت های کارآفرینان, مبدا و منشا حرکت و انرژی که در طول مسیر آنان را تغذیه می نماید در تصویری اجمالی از شخصیت کارآفرین ارائه شده است.
چه چیز باعث می شود که نشاط حرکت به لختی و سکون غلبه کند؟ آرزوی آن چیزی که امروز نیست ولی فردا می تواند باشد, اولین چیزی است که جمود کارآفرین را درهم می شکند.یعنی کارآفرین آرزومند است.
آنچه جهت و مسیر کارآفرین را برای رسیدن به آرزوهایش تعیین می کند از درون او برمی خیزد.عزم او برای حرکت یا توقف و اقدام یا عدم اقدام, چیزی نیست که مولود شرایط, محیط یا اطرافیان باشد.یعنی کارآفرین کنترل درونی دارد.
او برای اینکه بتواند درست آن چه را که می اندیشد عینیت بخشد و عزم خود را عملی کند باید رئیس و کارفرمای خود باشد.یعنی کارآفرین نیاز به استقلال دارد.
ذهن پویای او مرزهای از پیش تعیین شده و قالب های رایج را درهم می شکند و با وجودی که همان چیزی را می بیند که دیگران می بینند, اما چیزی را می اندیشد که دیگران نمی اندیشند.یعنی کارآفرین خلاق است.
وقتی که خلاقیت از ذهن به عمل منتقل می شود, نوآوری صورت می گیرد.نوآوری یعنی پیمودن راه نارفته,کسی که اولین بار راهی را می پیماید,اولین کسی است که می تواند خبر مخاطرات راه را برای دیگران بیاورد.یعنی کارآفرین خطرپذیر است.او به جای آن که منتظر ضمانت یک پایان موفق بماند,به فکر و تلاش خود تکیه می زند,به مشکلات حمله می کند و پیش می رود.یعنی کارآفرین منفعل نیست و برای استقبال از آینده روحیه ای تهاجمی دارد.
لحظه تصمیم آغاز, تنها زمانی نیست که او با ریسک مخاطره مواجه می شود.ابهام یک پایان نامعلوم, بر هر قدم این راه سایه می اندازد.یعنی کارآفرین قدرت تحمل ابهام دارد.
به استقبال فردا رفتن, آخر ماجرا نیست . کسی که آگاهانه و پیشاپیش خود را در میدان مواجهه با مسائل می اندازد, باید توان سخت کارکردن در شرایط پرتنش راهم داشته باشد.یعنی کارآفرین با وجود فشار زیاد, کارآیی خود را حفظ می کند.
باید گفت تعریف مجموعه ای از صفاتی که کارآفرین ایده آل را به تصویربکشد,امکان پذیر نیست و از طرفی هرکارآفرینی تمام ویژگیهای بدست آمده در تحقیقات کارآفرینی را ندارد.برخی دیگر از ویژگیهایی که محققین بسیاری آنها را به عنوان ویژگیهای کارآفرین بر شمرده اند عبارتند از:
? آینده نگر بودن و داشتن چشم انداز:
چشم انداز برای شخص کارآفرین کاملاً شفاف و خالی از هرگونه ابهام بوده و لذا قابل انتقال به دیگران می باشد. داشتن چنین چشم اندازی به کارآفرین کمک می کند تاحرکتی مستمر و بدون سردرگمی و مستقیم به سمت هدف داشته باشد.علاوه بر این، چشم انداز قابل انتقال , دیگران را نیز در طی مسیر همراه و مددیار او می نماید.
? مصمم بودن:
عزم راسخ کارآفرینان یکی دیگر از ویژگیهای بارز آنهاست که انرژی و تعهد لازم برای کسب موفقیت را ایجاد می کند.کارآفرینان مصمم از ایده های جدید و فرصت ها و پیشنهادهای شغلی دیگر چشم پوشی کرده و در مقابل به کاری که برای خود برگزیده اند پایبند می مانند.این قطعیت کارآفرین را طی فرایند راه اندازی از هرگونه شک و تردید و دودلی مصون نگاه می دارد تا حدی که مخالفت نزدیکان و آشنایان نیز نمی تواند در اراده آنان خللی وارد نموده بلکه دودلی دیگران نیز تحت تاثیر این قطعیت برطرف می شود.
? تمرکز:
برای اینکه کارآفرین از انجام موفقیت آمیز تمام طرح و برنامه ها و جزئیات کار مطمئن باشد, لازم است که همانند یک فوتبالیست خوب که لحظه ای چشم از توپ برنمی دارد در تمام لحظات با تمرکز بر چشم انداز, همه انرژی, وقت و سایر منابع را حول این هدف مصروف نماید.
? انگیزش:
نیاز خودشکوفایی یکی از مهمترین انگیزه های کارآفرینان در محقق کردن چشم انداز خود است.نتیجه این نیاز قوی این است که در مسیر حرکت به سوی هدف,هرچیز دیگری در اولویت پایین تری قرار می گیرد.در روابط شخصی, علایق خارج از این چشم انداز و یا پروژه های باسود مالی زیاد, همه از مواردی هستند که در مقایسه با هدف, اولویت پایین تری خواهند داشت.
البته سود مالی بندرت انگیزه کارآفرینان قرار می گیرد چرا که پول به تنهایی نمی تواند انگیزه انجام تمام زحماتی باشد که در شروع یک فعالیت کار آفرینانه لازم است, هرچند که معیار خوبی برای اندازه گیری موفقیت فعالیت کارآفرینان است.
? وقف و از خودگذشتگی :
کارآفرینان همه زندگی خود را وقف کار نموده اند. بسیار سخت کوش هستند و پشتکار آنان مثال زدنی است در حقیقت آنان از کار در راستای هدف خود لذت می برند.داشتن چشم انداز روشن و ترکیب آن با خوش بینی و ریسک پذیری کارآفرینان, سخت کوشی و تعلق خاطر به کار را در آنان پدیدمی آورد .
فواید کار گروهی
افراد زیادی تصور می کنند که موفقیت شغلی آنها فقط تابع درستی عملکردهای شخصی آنهاست.
این تصور از سرنوشت خودآفرین باعث شده محیطی در اداره ها و شرکت ها به وجود آید که همکاران برای جلو افتادن از یکدیگر و رسیدن به مقامی بالاتر از هم، اطلاعاتشان را از هم مخفی نگاه می دارند و از کسی تقاضای کمک نمی کنند.
اما این تنها راه رسیدن به موفقیت نیست. در واقع، هرچه از نردبان ترقی بالاتر روید، به این نکته خواهید رسید که زمانی می توانید پیشرفت بیشتری داشته باشید که بدانید چطور از همکاران خود برای گرفتن اطلاعات استفاده کنید و به اتفاق هم برای یک هدف مشترک تلاش کنید.
شما همه ی کارها را نمی توانید به تنهایی انجام دهید. قبول دست کمک دیگران یا محول کردن بعضی مسئولیت ها به سایرین، نشانه ی ضعف و ناتوانی نیست، بلکه روشی خردمندانه است که به شما کمک می کند زودتر به موفقیت دست یابید و پیشرفت کنید.
چه کارتان را به تازگی شروع کرده باشید و چه به پُست ها و مقام های بالای شرکت رسیده باشید، باید یاد بگیرید که چطور خود را برای قبول کمک و ارائه کمک آماده کنید.
? فواید
? سرعت بخشیدن به کار
مهم نیست که توانایی و هوش شما چقدر است، اگر با دیگران کار کنید، مشاهده خواهید کرد که خیلی زودتر به نتیجه می رسید و کارها با سرعت بیشتری انجام خواهند گرفت.
در آغاز کار ممکن است اطمینان یافتن از صحت انجام کار کمی طول بکشد، اما اگر کارتان را با همان گروه ادامه دهید، خواهید دید که کم کم سرعت کار بیشتر و بیشتر شده و زودتر نتیجه می گیرید.
برای آنکه بیشترین تعهد و تلاش را از اعضای گروه خود بگیرید، سعی کنید اهداف خود را با اهداف آنان تطبیق دهید. کارها را طوری ترتیب دهید که سود و زیانتان با هم برابر شود.
? گرفتن ترفیع
به همین سادگی است. مدیران و مقامات بالای شرکت، کارهای دیگران را سرپرستی می کنند. اگر رئیس شرکت شما می خواست در روند روزمره اتمام کار شما گیر کند، فرصت کافی برای بررسی مسئولیت های خود پیدا نمی کرد.
رئیس شرکت که خود روزی یک کارمند ساده بوده است، با ادامه مسئولیت های کارمندی خود، بالاترین پُست شرکت را به دست نیاورده است. شما هم نمی توانید بدون محول کردن بعضی از مسئولیت هایتان به دیگران، به مرحله بعدی بروید. کارهایتان را اولویت بندی کنید و ببینید کدام کارها اهمیت بیشتر دارند و خودتان انجامشان دهید و کارهای غیرضروری تر را به دیگران بسپارید.
? افزایش عملکرد کارمندانتان
شایستگی ها و لیاقت های اصلی شما در چیست؟ بااینکه ممکن است شما فردی بسیار بامهارت و کاردان باشید، ممکن است بعضی کارها را سایرین بتوانند بهتر از شما انجام دهند.
به کارمندانتان اجازه دهید خود برای نحوه ی انجام کارشان تصمیم بگیرند. با این روش کارها خلاقانه تر انجام خواهد گرفت و انگیزه و عملکرد کارمندان نیز افزایش می یابد.
راهبردهایی تعیین کنید و سطوح مسئولیت را مشخص نمایید، اما خلاقیت دیگران را محدود نکنید. خاطرتان باشد که همیشه نتیجه ی کار است که اهمیت دارد نه روند انجام کار!
? ایجاد اعتماد و ارتباط
اگر به دیگران اعتماد کنید، آنها هم به شما اعتماد خواهند کرد. این همان قانون طلایی در ارتباطات شرکت است.
به همکاران یا کارمندان خود نشان دهید که به آنها و کیفیت کارشان ایمان دارید. اعتماد اولین قدم در ایجاد رابطه است و شما را قادر خواهد ساخت که آگاهی بیشتری از روند انجام کارها پیدا کنید.
? آموختن از دیگران
وقتی متخصصی جوان هستید، همیشه کسی وجود دارد که از شما پیرتر و باتجربه تر باشد. همانطور که در کودکی نیاز داشتید تا کسی به شما الفبا را بیاموزد، در زندگی کاریتان نیز می توانید از تجربیات و آموزش های دیگران بهره ببرید.
زندگی فرایند یادگیری است و ایجاد مهارتهای جدید می تواند پنجره ای از فرصت های جدید به رویتان بگشاید.
? کاهش استرس
تلاش برای تحت کنترل درآوردن همه چیز می تواند نتایج منفی بر سلامتی و قدرت ذهنی شما به بار آورد. همه ی انسانها نیاز دارند تا زمانی را برای استراحت خود اختصاص دهند تا میزان استرس خود را در این ساعات کاهش دهند. اگر در کارها از دیگران کمک بخواهید مطمئناً زمان بیشتری را می توانید استراحت کنید و فشار و استرس کمتری متحمل خواهید شد.
? تمرکز بر هدف اصلی
توجه خود را باید بر آنچه پیش روی شماست متمرکز کنید. برنامه ریزی یکی از مهمترین مسئولیت های یک مدیر یا یک کارمند عالی رتبه شرکت است.
برای برنامه ریزی کارها و وظایف ماه ها یا حتی سالهای آینده، داشتن تمرکز اهمیت بسیار زیادی دارد. اگر خود را مشغول مسائل جزئی و پیش پا افتاده زمان حال کنید، ممکن است فرصت های مهمی که در آینده در پیش رویتان قرار خواهد گرفت را از دست بدهید.
? بهره بردن از دیگران
ارزش کار کردن با دیگران را دریابید و با همکاری و تعاون، در کارها پیشرفت کنید. با بهره بردن از کمک و دانش دوستان و همکاران، دستاوردهای چشمگیری در انتظارتان خواهد بود .
مسیر شغلی خود را انتخاب کنید
شناخت مهارتهای قابل انتقال یک قدم اساسی در برنامهریزی شغلی است. مقاله حاضر توضیح میدهد که این مهارتها چه هستند و کمکهایی را برای تشخیص و افزایش میزان مهارتها و استفاده از آنها در به دست آوردن یک موقعیت شغلی مناسب ارائه مینماید. انواع مهارتها، شامل مهارتهای فنی، مهارتهای اکتسابی و مهارتهای قابل انتقال، تشخیص مهارتهای قابل انتقال، موجودی مهارتها، عناوین شغلی، روش کار را با مهارتها و به روز نگه داشتن مهارتها رئوس مطالب این مقاله را تشکیل میدهند.
? مقدمه
بسیاری از افراد تصمیمهای شغلی خود را از طریق مشاهده دنیای اطراف و تلاش برای تطابق خودشان با این دنیا اتخاذ میکنند. این امر مخالف کاری است که واقعاً باید انجام شود.
بهترین مسیر شغلی فرایندی است که از درون آغاز میشود (یک نوع تکامل خودآگاهی). شما میبایست از مهارتها، استعدادها، تواناییها، امکانات و ویژگیهای منحصر بفردتان آگاه شوید چون این خودآگاهی چرخهای است که فرد را به سمت یک شغل رضایتبخش هدایت میکند.
شناخت مهارتهای قابل انتقال یک قدم اساسی در برنامهریزی شغلی است. مقاله حاضر توضیح میدهد که این مهارتها چه هستند و کمکهایی را برای تشخیص و افزایش میزان مهارتها و استفاده از آنها در به دست آوردن یک موقعیت شغلی مناسب ارائه مینماید.
? انواع مهارتها
مهارتها را میتوان به عنوان سرمایه منحصر به فرد هر شخص تعریف نمود. سه گروه از مهارتها وجود دارند. مهارتهای فنی، مهارتهای اکتسابی و مهارتهای قابل انتقال. مهارتهای فنی تخصص گرایی درون یک رشته خاص را مطرح میکند و فرد را قادر میسازد که یک شغل به خصوص را داشته باشد؛ مانند طراحی یک فرایند شیمیایی، عملیات ساخت تجهیزات و مانند آن. مهارتهای اکتسابی ریشه در ویژگیهای شخصی یک فرد مانند انعطافپذیری، کنجکاوی، قدرت تصمیمگیری و بهینه سازی دارد. مهارتهای قابل انتقال مهم ترین نوع مهارتها در توسعه مسیر شغلی است. این مهارتها را میتوان از حرفهای به حرفه دیگر و از یک حوزه صنعت به حوزه دیگر منتقل کرد. شناخت مهارتهای قابل انتقال اولین قدم در خودآگاهی و برنامهریزی شغلی است. این مهارتها در هفت مقوله جای میگیرند:
? ارتباطات: نگارش، گفت وگو، گوش دادن، آموزش، مشورت، متقاعد سازی، مدیریت، تبلیغ و بیان احساسات
? خلاقیت: تجسم، ذهنی سازی، ابداع، ایجاد، بداهه پردازی، تعبیر و تفسیر و استفاده از تواناییهای هنری
? تحقیق: جمع آوری، ارزیابی و طبقه بندی اطلاعات
? تشریح: استفاده از تحلیلهای منطقی، توسعه چارچوبهای کاری، تشخیص ضعفها و شناخت شباهتها
? حل مسائل: تعریف یک مسئله، ارزیابی گزینهها، تسلط بر راه حلها و بهبود یک موقعیت
? سازماندهی: از طریق دنبال کردن برنامهها و دستور العملها، توجه به جزئیات، بایگانی، جستجو و طبقهبندی
? ترکیب: تلفیق قطعات اطلاعات در یک کل به هم پیوسته، بررسی اطلاعات و بیان آنها در یک شکل واضح
آگاهی از مهارتهای قابل انتقال کمک میکند، دریابید چه تواناییهای ویژهای دارید و ضمناً امکانی برای واضح سازی آن تواناییها به شما میدهد.
? تشخیص مهارتهای قابل انتقال
منبع مهارتهای قابل انتقال اغلب در زندگی روزانه وجود دارد. در تجربیات زندگی، کارهایی که در هر دوره زندگی انجام دادهاید و از انجام آن لذت بردهاید، اعتقاد داشتهاید که به خوبی از عهده آن برآمدهاید و باعث غرور و خوشحالی شما شده است. این مهارتها باید خیلی زود در زندگی آشکار شود تا محملی باشد برای معرفی فرد.
مهارتهای قابل انتقال عموماً در موفقیتها و تجربیات مثبت زندگی پیدا میشوند. خاطراتتان را مرور کنید و درباره مواقعی که برایتان خیلی ارزشمند بوده، بنویسید چون از طریق نوشتن درک جامع تری از خودتان خواهید داشت. تمرین دو مرحلهای زیر کمک میکند که مهارتهای قابل انتقال را بشناسید:
? موفقیتهای خود را فراخوانی کنید. یک سفر در خاطراتتان (از کودکی تا زمان حاضر) داشته باشید. تا جایی که میتوانید تجربیاتی را که به شما احساس رضایت میدهد به یاد بیاورید. سعی کنید تجربیات را در زمانهای مختلف زندگی مرور کنید.
? این تجربیات رضایتبخش میتواند طیفی از مسائل مانند کمک به برادر یا خواهرتان در یادگیری خواندن، ساختن یک اسباب بازی مکانیکی، توسعه یک سیستم تجهیزاتی تا سازماندهی یک رخداد سیاسی را در بر گیرد. این طیف باید شامل کارهایی باشد که شما انجام دادهاید نه رویدادهایی که برایتان اتفاق افتاده است.
? اصل لذت یا رضایت بسیار مهم است. ممکن است این قضیه برای بقیه دنیا اهمیتی نداشته باشد، اما در چشمان شما باید ارزشمند جلوه کند و یک رخداد حیاتی و معنادار در زندگیتان قلمداد شود.
? خاطراتتان را تحلیل کنید. همان طوری که رویدادهای رضایتبخش زندگی را به خاطر میآورید، جزئیات آن را مشخص نمایید. به موقعیتها، موضوعات، افراد درگیر و نقشی که بازی کردهاند، توجه داشته باشید. جمع آوری جزئیات را کامل کنید تا جایی که میتوانید درباره فعالیتی که خودتان در این فرآیند انجام دادهاید و نحوه انجام آن را بنویسید: چگونه کار را سازماندهی کردهاید، دیگران را متقاعد کردهاید، مسائل را حل کردهاید و غیره.
این تمرین کمک خواهد کرد که مهارتهایتان را با بررسی تجربیات واقعی در زندگی مشخص کنید. بخش عمدهای از امور پنهان در تجربیات (چیزی بیش از آنچه که از خودتان انتظار دارید یا قادر به درکش هستید) مهارتها و استعدادهای شما هستند. به عنوان مثال، موضوع خاطرات چه بود؟ آیا درباره مردم بود و یا در مورد مفاهیم کلی، هنر، علوم یا پزشکی؟ از چه قابلیتهایی استفاده کردید؟ نگارش، آموزش، تحقیق، طراحی و یا اقناع؟ چه وضعیتی به طور مکرر رخ داد؟ حل مسئله، نیازهایی که باید برآورده میشد و یا یک وضعیت بحرانی؟ چه چیز باعث دستیابی شد؟ چه نیازی آشکار شد؟ سازماندهی اهداف، نیاز برای کمک رسانی، نیاز برای کامل کردن یک فعالیت خاص؟ شرایط انجام کار چگونه بود؟ آیا مجبور به رعایت ضربالاجلهای تعیین شده بودید و یا آزاد و مستقل کار میکردید و فرصت کافی برای آموختن و تجربهاندوزی نیز داشتید؟
وقتی که شما محدوده وسیعی از تجربیات را مرور میکنید به رخدادهای کوچکی که در پس این محدوده قرار میگیرد، دقت کنید. آنها علایمی برای راهیابی به معانی عمیقتر هستند. به فعالیتهایی که در زندگی روزانه به شما انرژی میدهد و نشانی از استعدادهایتان است، توجه کنید: گلکاری در باغ، فعالیتهای مالی، خواندن نقشههای پیچیده و یا تمرکز نمودن روی یک مورد کاری خاص.
استعدادها ممکن است به قدری طبیعی در شما پدیدار شوند که آنها را بیاهمیت تلقی کنید. اما این ویژگیها شما را از دیگران جدا میکنند و دارایی ارزشمندی هستند. به همین لحاظ مهمترین کارکرد پاداش این است که به عنوان یک محرک عمل میکند و مجالی به بروز استعدادها میدهد.
دانستن این که در بسیاری از فعالیتها خوب هستید به شما شاهدی از مجموع مهارتها ارائه میدهد و به اصولی که در زندگی اجرا میکنید، تأکید مینماید. به عنوان مثال مهارتهای شما مربوط به کدام یک از امور ذیل است: مدیریت، رهبری، تحقیق، طراحی و برنامهریزی، ارتباطات میان فردی و یا تحلیل مسائل؟
بعد از انجام این تمرین شما باید درک بهتری از مهارتهای قابل انتقال یا به عبارتی مهارتهای شخصی و میزان مهارتها داشته باشید.
? موجودی مهارتها
موجودی مهارتها میزان دارایی شما از مهارتها و روشهای ترجیحی فعالیتهاست. همچنین مجموعه منحصر به فردی از استعدادهاست. این موجودی عامل ثبات حرفهای شما در دنیای کار است. شناخت این مهارتها باعث امنیت میشود. چون آنها وسایل و امکاناتی نیست که در اختیار دارید، بلکه موجودیت شماست. توانایی و قابلیتی است که شما از یک موقعیت به موقعیت دیگر و از یک شغل به شغل دیگر منتقل میکنید.
? روی عناوین شغلی تأکید نکنید
عناوین شغلی فقط برچسب هستند و اغلب باعث گمراهی میشوند. شرکتها هنوز این عناوین را خیلی جدی میگیرند. آنها مشخصهای هستند که شغلها را توصیف میکنند. این مهارتهای مورد نیاز حرفهها را توصیف نمی کنند. عناوین شغلی در رشتههای مختلف معانی متفاوت دارند. بنابراین بسیار مهم است که دریابیم هر عنوان شغلی چه معنایی میدهد و چگونه به استعدادها و مهارتهای قابل انتقال مرتبط میشود. به عنوان مثال یک مدیر پروژه در صنایع شیمیایی با یک مدیر پروژه در شرکت بازرگانی متفاوت عمل میکند.
در مواجهه با عناوین شغلی باید چند سئوال اساسی را مطرح نمایید. به عنوان نمونه به این موارد توجه کنید: وقتی این عناوین شغلی بر عهده ما گذاشته میشود، دقیقاً میبایست چه اقدامی انجام دهیم؟ آیا پیدا کردن راهکارها بر عهده ماست یا سازماندهی و تحلیل؟
? روش کار را با مهارتها ربط دهید
گاهی اوقات درک این نکته که چگونه مسئولیت را کامل کنید از خود آن مسئولیت مهمتر است. روش شما در به نتیجه رساندن فعالیتها چیست؟ آیا فرآیندمدار هستید و کنجکاوید که ببینید چگونه اجزاء و مراحل یک فعالیت به هم مرتبط میشوند یا هدف مدار هستید و روی خروجی بیشتر تأکید دارید تا فرآیند؟ آیا شما در چارچوب فرجههای زمانی کار میکنید یا جلوتر از زمان حرکت میکنید؟ آیا پروژهها را مانند یک اکتشاف در نظر میگیرید یا برنامه زمانبندی شده دارید؟ آیا دوست دارید به تنهایی کار کنید و یا ترجیح میدهید در تعامل با دیگران باشید؟
هنگامی که مهارتهایتان را با روشهای مورد علاقه انجام کار ترکیب میکنید، امکاناتی دارید که شما را به سوی یک فعالیت کاملتر هدایت مینماید. در واقع اگر حرفهای را که به آن علاقه دارید، پیشه خود سازید و آن را با روش کاری مورد نظرتان هماهنگ سازید، احساس متعالی بودن خواهید کرد.
? مهارتهایتان را در سطح مطلوب نگه دارید
هدف شما میبایست به روز نگه داشتن مهارتها و بالا بردن توانایی کاری در سطحی انعطافپذیر باشد. اگر میخواهید انتقال شغلی داشته باشید و یا در حوزهای که هستید پیشرفت کنید، مشخص کردن شکافها در مهارتها و معلومات یک قدم اساسی است. بالا بردن توانایی کاری به معنای بارور ساختن قابلیتها و درک این نکته است که کجا میتوان این شکافها را از بین برد. در این میان توسعه مهارتهای چندگانه نیز ضروری است.
اگر شما بتوانید از مرزهای قراردادی بگذرید و بین وظایف کاری روزمره و پروژههای خاص هماهنگی و توازن ایجاد نمایید، پس میتوانید پیشرفت کنید. آموزش مستمر بدین معناست که خودتان را مطابق با تکنولوژیها، صنایع و ساختارهای کاری جدید روزآمد نگه دارید و از رویههای بازار و تغییرات نیازهای کاری مطلع شوید.
? تعریف موفقیت
موفقیت برای افراد مختلف معانی متفاوتی دارد. برای برخی از افراد به دست آوردن قدرت مالی و برای برخی صرف وقت برای خانواده و یا داشتن یک شغل مستقل و مکفی موفقیت محسوب میشود. اما یک نکته بین همگان مشترک است و آن این که استفاده از استعدادها و تواناییها و ابراز وجود، یکی از راضی کننده ترین تلاشهای انسانی است. در این میان کار یک چرخه طبیعی برای ابراز وجود است.
شناخت مهارتها و استعدادها انسان را به خودآگاهی بیشتر میرساند. خودآگاهی و توانایی باعث ایجاد اطمینان و اعتماد به نفس میشود و اعتماد به نفس باعث موفقیت میگردد.
? مربیگری برای عملکردی بهتر مربیگری یکی از روشهای آموزشی است که باعث میشود افراد با تجربه بیشتر و به بهترین شکل ممکن رشد کنند. مربیگری، هم یک سبک است و هم روشی برای برقراری ارتباطات رو در رو، که به یک مدیر کمک میکند تا از رشد مهارتهای کارکنانش در قبال فعالیتهای برنامهریزی شده حمایت کند. در حالت مربیگری، مدیر با یادگیرنده همکاری میکند تا مشخص شود که یادگیرنده برای شغل فعلی و آتی خود، به چه مهارتهای جدیدی نیاز دارد و بدین ترتیب به تحقق اهداف حرفهای کمک میشود. در جلسات مربیگری، مدیر به طور مستقیم با یادگیرنده کار میکند، به او اجازه آزمایش کردن میدهد و به او کمک میکند تا از فرصتهای بیشتری استفاده کند. مربیگری شبیه به تربیت نیرو است. البته مربیگری برای انجام دادن وظایف خاص، آموزش مهارتها یا شیوههای خاص مناسب است در حالی که تربیت نیرو به دنبال رشد بلند مدت یک سازمان است. مربیگری از مهارتهای ارزیابی استفاده میکند اما آنها را با هدفی سازندهتر تلفیق میکند. در حقیقت ارزیابی، بیطرفانه و بر اساس مشاهده شکستها یا موفقیتها است اما مربیگری، رابطهای مفید است که در آن مربی، اقدام به هدایت و راهنمایی میکند. ? وقتی مربیگری به درستی انجام شود، این مزایا را به همراه میآورد: ? در قبال رشد کارکنان، رویکردی مقرون به صرفه است. ? به جای استخدام پرسنل اضافی، مهارتهای کارکنان فعلی را افزایش میدهد. ? به مربی، نوعی حس موفقیت و ارزشمندی میدهد. ? به دیگر کارکنان درباره ارزش جایگاه سازمان، پیامی مثبت میدهد. ? در کارکنان ایجاد انگیزه مینماید، چرخش کارکنان و هزینههای استخدام کارکنان را کاهش میدهد. ? به یادگیرنده کمک میکند تا از آنچه که به طور نظری آموخته در دورهها و دیگر آموزشها استفاده کند. ? مربیان باید: ? صبور، مراقب و کمککننده باشند. ? دارای مهارت خوبی برای شنیدن باشند. ? از نقاط ضعف و قوت خود آگاه باشند. ? دارای مهارتهای زبانی و غیرزبانی باشند. ? ناظر و مشاور خوبی باشند. ? مشکلات ? از آنجا که مربیگری رو در رو است، کارآیی آن به منابع خاصی محدود است. ? اگر ساختاری واقعی برای فعالیت وجود نداشته باشد، مربیگری چیزی بیشتر از سخنرانی یک استاد برای شاگردش نخواهد بود. ? برای برگزاری جلسات مربیگری، مدیر یا معلم ممکن است به کمک افرادی نیاز پیدا کنند که به مربیگری، به عنوان یک روش آموزشی، هیچ تعهدی ندارند. ? راهنمای عملی 1. رویکردی را مشخص کنید. ? برای معرفی ضوابط، یک جلسه مقدماتی با یادگیرنده داشته باشید. ? نیازهای یادگیری را که باید در جلسات مربیگری به آنها پرداخته شود، مشخص کنید، در مورد آنها به توافق برسید و آنها را اولویتبندی کنید. ? در مورد معیارهای موفقیت به توافق برسید و استانداردی را معین کنید که بر اساس آن موفقیت سنجیده شود. ? روشهای مختلف را بررسی کنید و یک طرح دقیق تدوین نمایید. 2. سبک ارجح یادگیرنده را مشخص کنید. هر فردی به روشهای مختلفی یاد میگیرد. برای اینکه تعلیم خصوصی مؤثر باشد، لازم است بدانید روش مؤثر برای آموزش یادگیرنده چیست. روشهای مختلفی از جمله نگاه کردن مستقیم، گوش دادن، فکر کردن، خواندن، مشاهده کردن، منعکس کردن و امتحان کردن را مشخص کرده و رویکرد یا ترکیبی از رویکردها را تعیین کنید که مناسبترین هستند. 3. مدت مربیگری را مشخص کنید. در مربیگری، مهارتها را به طور واقعی امتحان نمایید. چنین جلساتی را باید به دقت برنامهریزی کنید. با توجه به فهرستی که در مورد اولویتها تعیین کردهاید، در خصوص زمان جلسات به توافق برسید. 4. برگزاری جلسه مربیگری ? در خصوص سطحهای آموزش، موارد ذیل را به خاطر داشته باشید: ? این سطوح روشن و آسان باشند. در این حالت جزئیات آنچه رخ میدهد، برای یادگیرنده توضیح دهید. ? باید به علایمی مانند حرکت بدن یا پرسشهای غیرضروری که نشان میدهد یادگیرنده تمرکز خود را از دست داده، توجه کنید. ? نکات مناسب و مهم را خلاصه کرده و نحوه کمک به یادگیرنده را برای درک نکات کلیدی، بررسی کنید. ? اجازه دهید یادگیرنده هر چیزی را امتحان کند. در این زمینه به او کمک کنید و در صورت لزوم مسائل را به او یادآوری نمایید. ? به شکلی فعالانه، عملکرد خوب یادگیرنده را ترغیب و تشویق کنید. 5. ارایه بازخورد بازخورد، برای تجربه کردن و آموزش بهتر یادگیرنده، الزامی است. در ارایه بازخورد صادق باشید اما توجه داشته باشید که این بازخورد سازنده باشد. همیشه تلاش کنید تا ارایه آنها به شکلی موفقیتآمیز صورت پذیرد. 6. فعالیتهای موقتی یادگیری را برنامهریزی کنید. فعالیتهای توسعه را برای یادگیرنده برنامهریزی کنید تا در فاصله جلسات مربیگری، آنها را انجام دهد. همیشه، همه چیز را برای یادگیرنده آماده و مهیا سازید اما در عین حال او را ترغیب کنید تا انگیزهاش را حفظ کند و به طور مستقل فرصتهایی را برای دستیابی به مهارتهای جدید شناسایی کند. در مورد اهداف جلسات عمومی به توافق برسید. |
مهارتهایی که بایددر کسب آنها بکوشید، بستگی به علائق،تواناییها و استعداد شما و همچنین اهداف شغلی و منابع موجود دارد. اما با وجود نامشخص بودن وضعیت اقتصادی پیش رو، دستیابی به مهارتهایی که برای پیشرفت و آینده شغلی شما مفید خواهد بود، بسیار حیاتی است. مهارتهای شغلی که هم اکنون در بازار کار بسیار مورد نیاز است و طبق نظر وزارت کار آمریکا در فهرست کار فرمایان قرار دارد، عبارتند از: ? مهارتهای حل مشکل اکثر کارها و وظایفی که در زندگی خود با آن مواجه می شویم، بسیار بغرنج و پیچیده هستند. افرادی که مشکلات را بدرستی تشخیص می دهند، راه حلهای مختلف را پیدا می کنند و تصمیمات مؤثری می گیرند که در زمینه های شغلی مدیریت بازرگانی،مشاوره مدیریت، مدیریت روابط عمومی، علوم پزشکی و مهندسی مورد نیاز هستند. ? مهارتهای فنی و حرفه ای امروزه، فناوری در تمام زمینه ها و رشته های علوم گسترش پیدا کرده است. نصب، آزمایش و تعمیر بیشتر تجهیزات الکتریکی، مکانیکی و الکترونیکی در حوزه های مهندسی، ارتباطات، اتومبیل، حمل و نقل و هوا فضا مستلزم دانستن مهارتهای فنی و حرفه ای است. ? مهارتهای روابط عمومی شرکتهایی با مشکلات اجتناب ناپذیری مواجه می شوند که در ارتباط با رفتار متقابل اشخاص با یکدیگر است. اغلب اوقات، موفقیت یک شرکت به این موضوع بستگی دارد که افراد آن شرکت تا چه حد می توانند با هم به صورت گروهی کار کنند. این مسئولیت و وظیفه مدیریت منابع انسانی، مدیریت پرسنل، مدیریت گروه و مدیر عامل است که نیاز های کارکنان خود را کاملاً بشناسد و در صدد یافتن بهترین روشها برای تامین نیازهای آنها در محدوده کاری و حیطه شغلی باشند. ? مهارتهای برنامه نویسی کامپیوتری و دانش کامپیوتر برنامه نویسی صحیح کامپیوتری به منظور برآورده کردن نیازهای خاص یک شرکت خاص می تواند فرصتهای استخدام و پیشرفت حرفه ای شما را افزایش دهد. بیشتر زبانهای برنامه نویسی که امروزه مورد نیاز هستند، عبارتند از: Visual Basic , HTML , Java , C++, Unix و SQL Server . ? مهارتهای آموزشی در جامعه امروزی روزانه اطلاعات جدید بیشتری تولید و جمع آوری می شود.درنتیجه،تقاضا برای استخدام افرادی که دارای مهارتهای آموزشی در زمینه های آموزش، خدمات اجتماعی، مشاوره مدیریت و تجارت باشند، بسیار بالاست ? مهارتهای مدیریت مالی امروزه برنامه ریزی اقتصادی برای تضمین یک زندگی راحت پس از دوران بازنشستگی امری بسیار ضروری است. کارگزاران سرمایه، برنامه ریزان مالی، حسابداران و حسابرس ها برای برآوردن این تقاضا همواره مورد نیاز هستند. ? مهارتهای مدیریت اطلاعات در قرن حاضر، اطلاعات پایه و اساس سیستم های اقتصادی محسوب می شوند و اشخاصی که دانش و مهارت مدیریت اطلاعات دارند، برای اکثر مشاغل، مورد نیاز هستند.تحلیل گران سیستم، تکنولوژیستهای اطلاعات، مدیران بانک اطلاعاتی و مهندسان ارتباطات و مخابرات از جمله اشخاصی هستند که مهارتهای مدیریت اطلاعات را دارند. ? مهارت دانستن زبان خارجی امروزه کشورها به مواد و محصولات یکدیگر احتیاج متقابل دارند. به همین دلیل، توانایی صحبت و مکالمه به یک زبان خارجی فرصتهای شغلی مناسبی را فراهم می آورد. ? مهارتهای مدیریت تجارت و بازرگانی هدایت و مدیریت موفقیت آمیز یک شرکت، بسیار مورد تقاضا و حیاتی است.در مرکز تمامی این مهارتها، توانایی مدیریت افراد، سیستم ها، منابع و سرمایه های مالی، شناخت خریداران و چگونگی تبدیل و تعبیر این نیازها به فرصتهای تجاری و بازرگانی قرار دارد. |