خواب مصنوعی که از زمانهای قدیم از پدیدههای ماورای طبیعی به شمار میرفت از زمان دکتر آنتوان مسمر (ازسال 1774 میلادی) ارزش درمانی پیدا کرده و به توسط مسمر به کار گرفته شد. مسمر ابتدا به آن نام «مغناطیس» و بعدها «مانیهتیسم» نهاده بود که سالها بعد به توسط دکتر برید به نام «هیپنوتیزم» در آمد. با اینکه علم هیپنوتیزم در بدو پیدایش علمی توسط دکتر مسمر ، به دلیل ناشناخته بودنش مورد تردید و تمسخر پزشکان قرار گرفت، اما پس از جزر و مدهای زیادی ، ارزش علمی و درمانی آن روشن شد و این علم به عنوان پدیدهای مرتبط با فیزیولوژی ، زیست شناسی ، روانشناسی و پزشکی رسمیت پیدا کرد.
تصوری که عموم از این علم دارند با واقعیاتی که در آن وجود دارد در تضاد میباشد زیرا برخی مبالغهها و برخی اغراقات مانع از رشد و شکوفایی این علم قدرتمند شده و ذهن بشریت را درهم تنیده است. شاید خود شما بخواهید از پدیدههای ناشناخته پرده بردارید و همه چیز را برای خودتان کشف کنید اما برای هر عملی و هر کشفی مقدمهای ، مطالعهای ، سختی و دشواریهایی وجود دارد که احتمال دارد بعد از طی طریق به نتیجه برسید.
هیپنوتیزم اولین بار توسط دکتر برید در حدود 160 سال پیش ابداع شد. اما این فن از قدیم به گونههای مختلف در جوامع بشری مطرح بوده و مورد استفاده قرار میگرفته است. عده زیادی این علم را در گذشته غیرعادی دانسته و تنها معدودی افراد به واقعیت آن پی برده بودند. از زمان دکتر مسمر این علم تحت عنوان «مغناطیس» و سپس «مانیه تسیم» در جهان دانش راه یافت و اکنون نیز با نام «هیپنوتیزم» مورد استفاده روانپزشکان و روانشناسان قرار میگیرد.
از تمدن سههزار ساله مصر باستان سنگنوشتههایی بر جای مانده که از هیپنوتیزم و روشهای مربوط به آن بحث شده است. از پدیدههای تاریخی هیپنوتیزم میتوان به خیرهشدن به بلور ، معالجه بوسیله پاسهای دست ، عبور از دیوار ، غلبه بر جاذبه زمین و ... نام برد.
کلمه هیپنوتیزم را در سال 1842 جراح و چشم پزشک انگلیسی ، دکتر جیمز برید بکار گرفت. وی افراد زیادی را به روش پویسکور مانیهتیسم میکرد. بدین ترتیب که آنها را روی صندلی مینشاند و به چشمانشان خیره میشد، سپس دستهای خود را مقابل صورت او حرکت میداد و در عین حال به معمول تلقین میکرد که بخوابد. که در نهایت او را به خواب میبرد. برید در اول تصورش بر این بود که عامل اصلی در هیپنوتیزم نگاه است، بعدها به این نتیجه رسید که عامل اصلی هیپنوتیزم تلقین شفاهی هیپنوتیزم کننده و تلقین پذیری هیپنوتیزم شونده میباشد.
دکتر جیمز اسدیل از جمله پزشکانی بود که از فن هیپنوتیزم در اعمال پزشکی بهره فراوان گرفت. ایشان برای انجام جراحیها از این فن به جای داروی بیهوشی استفاده میکرد. وی 300 جراحی بزرگ و کوچک را به کمک هیپنوتیزم انجام داد.
دوران شارکو عصر طلایی هیپنوتیزم در فرانسه نامیده میشود، زیرا در این دوران کلیه پزشکان فرانسه در بیمارستانها شیفته علم هیپنوتیزم بوده و از آن در معالجه بیماران عصبی استفاده میکردند و کاربرد آن را در امور درمانی به رسمیت شناخته بودند.
امیل کویه داروساز فرانسوی بود که میگفت :«هر روز ، در هر زمینه و به هر صورت من بهتر و بهتر میشوم.» وی معتقد بود که عامل موفقیت در زمینه هیپنوتیزم جملات و کلماتی که هیپنوتیزور بیان میکند نیست، بلکه مساله اصلی در این زمینه پذیرش این مطالب و قبول آنها توسط ذهن خود سوژه است. به عقیده وی هیپنوتیزم و تلقین به نفس تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند.
دکتر زیگموند فروید پایهگذار مکتب روانکاوی در دنیا بر این باور است که : به یاد آوردن ، گفتن خاطرات پرهیجان گذشته ، فاش کردن اسرار نگفتنی ، با رنج و نگرانی بیمار را سبک میسازد، بنابراین ارزش درمانی دارد و همه بیماریها را نمیتوان با چاقو ، میکروسکوپ و سایر وسایل جراحی معالجه نمود.
دکتر مارچزی اولین شخصی بود که تلهپاتی (انتقال فکر) را از فاصله ششصد مایلی مورد آزمایش قرار داد وی از هیپنوتیزم در خلال جنگ جهانی دوم ، برای مداوای بیماران استفاده میکرد. وی معتقد است که : «هیپنوتیزم بر خلاف تصور عموم ، خواب نیست، بلکه تمرکز فکر است که همراه با افزایش ادراک خارقالعاده حواس میباشد و چون ادراک خارقالعاده حواس مربوط به دنیای ناخودآگاهی است، پس هیپنوتیزم نیز مربوط به دنیای ناخودآگاهی است و خواب یکی از حالاتی است مانند سایر حالات که در حال تمرکز به معمول تلقین میشود.»
ایوان پاولوف فیزیولوژیست و پزشک روسی در سال 1904 در زمینه فیزیولوژی و پزشکی موفق به دریافت جایزه نوبل شد. وی در مطالعاتش به روانشناسی و روانکاوی روی حیوانات میپرداخت. وی قانون بازتاب شرطی را مورد عادات و رفتار انسان ارائه داد. البته بشر عقل و تفکر را در طول زمان جانشین بازتاب شرطی و تجربههای ناشی از واکنشهای افراد کرده است.
در سال 1958 پدیدههای هیپنوتیزم در انجمن روانپزشکی آمریکا رسمیت یافت و روانپزشکان شرایط و موارد استفاده آنرا تعیین کردند. مجلات تخصصی مختلفی در آمریکا اخبار و تازههای هیپنوتیزم را دنبال میکنند. استقبال و علاقهمندی پزشکان سبب گسترش این علم در آمریکا شده تا جایی که دو انجمن ملی تخصصی با کادر تخصصی خود تحقیقات و فناوریهای جدید این علم را پیگیری میکنند.
تکامل و درخشش هیپنوتیزم در عصر حاضر بر پایه نظریات دانشمندانی چون مسمر با نظریه مغناطیس حیوانی ، برید با نظریه چشم دوختن به نقطه نورانی و کوئه با نظرئه اثرات تلقین به نفس قرار دارد. از سال 1950 به بعد هیپنوتیزم در محافل علمی و دانشگاهی با گستردگی وسیعی دنبال میشود که کاربردهای ویژهای را در درمان بیماریها دارد. برخی کشورهای جهان از جمله آمریکا ، روسیه ، کانادا و ... علم هیپنوتیزم را با فیزیولوژی ، روانشناسی ، روانکاوی و پزشکی همردیف میدانند.