پول خرج کردن بدون چشمانداز فرارو- بسیاری معتقدند ریشه اصلی پایین بودن نرخ رشد اقتصادی ایران طی سالهای اخیر فقدان برنامه مشخصی برای سرمایهگذاری است. به عقیده بسیاری از تحلیلگران محمود احمدینژاد تنها چشم به برنامههای کوتاهمدتی دوخته است که از ارائه گزارش عملکرد آنها در دوره مسئولیت خود اطمینان خاطر دارد.
به گزارش فرارو؛ یکی از پربسامدترین خبرها درباره وضعیت اقتصادی کشورهای مختلف، «نرخ رشد اقتصادی» این کشورهاست. نرخ رشد اقتصادی در افکار عمومی معادل نمودی از وضعیت کلی اقتصادی گرفته میشود. اما معنای آن چیست؟
رشد اقتصادی به تعبیر ساده عبارت است از افزایش تولید یک کشور در یک سال در مقایسه با سال گذشته. البته این شاخص تا حد زیادی نسبی است، یعنی نمیتوان شاخص رشد اقتصادی کشور توسعه یافتهای مثل آمریکا را با کشوری در حال توسعه مثل چین مقایسه کرد و حکم به بهتر بودن وضعیت چین کرد.
یک کشور در حال توسعه هنوز ظرفیتهای بالایی برای افزایش تولید خود دارد، در حالی که این کار در کشور توسعهیافته دشوارتر است، چرا که بسیاری از فرصتهای تولیدی که در یک کشور در حال توسعه هنوز کاملاً اشباع نشده است. به عبارتی وقتی شما از 90 درصد ظرفیت تولید خود استفاده میکنید، رشد تولید برایتان سختتر است تا زمانی که از 10 درصد آن بهره میبرید.
اینک گزارشهایی در دست است که نشان میدهد وضعیت رشد اقتصادی ایران چندان مطلوب نیست و دست کم در دو سال اخیر بانک مرکزی ایران از انتشار آمارهای مربوط به رشد اقتصادی خودداری نموده است. گفته میشود نرخ رشد اقتصادی در سال 87 نزدیک به نیم درصد بوده است. یکی از دلایل عمده افت نرخ رشد اقتصادی کاهش قیمت نفت بوده است. با این حال چرا با وجودی که قانون برنامه میانگین نرخ رشد اقتصادی بالای 5 درصد را پیشبینی نموده است، چنین امری محقق نمیشود؟
به عقیده احمد توکلی افزایش رشد اقتصادی به شرایط و مؤلفههای بسیاری بستگی دارد که مهمترین آنها رشد سرمایهگذاری، بهبود فناوری و بهبود بهرهوری است. وی در ابتدای سال جاری از پیشبینی خود راجع به اقتصاد 89 این گونه گفت: «با قانون بودجهای که به تصویب رسید و رای نمایندگان به افزایش هزینههای دولت، طبعا باید منتظر رشد نقدینگی و ابتلای بیشتر اقتصاد ایران به بیماریهای ناشی از اقتصاد نفتی و عوارض آن باشیم یعنی تشدید رکود در عین تشدید تورم. همچنین واردات بیشتر کالاهای مصرفی و فشار مضاعف به تولیدکنندگان داخلی».
وی این نکته را افزوده بود که اگر شرایط سرمایهگذاری و تولید در ایران بهبود یابد، مشکلات دیرینه اشتغال و تورم حل میشود و تولید و توزیع ثروت جدید ایجاد شده، ما را از دایره تنگ مشکلات موجود، میرهاند. به عقیده توکلی در سالهای اخیر سیاستهای تجاری، مالی و پولی دولت به روشنی و بهشدت مضر به حال تولید و سرمایهگذاری بوده است.
جعفر قادری در تابستان راجع به وضعیت نامناسب نرخ رشد اقتصادی گفته بود: «یک بخشی از آن به بحران اقتصاد جهانی ربط دارد و بخش دیگر از آن نیز به مشکلات در داخل کشور بر میگردد». نماینده مردم شیراز دلایل داخلی این مسئله را در سیاستهای انقباضی بانک مرکزی، مشکلاتی توسعه کسب و کار و استفاده نادرست از منابع عمومی غیردولتی دانسته بود.
رشد اقتصاد همبستگی نزدیکی با میزان سرمایهگذاری دارد. سرمایه، به ثروتی گفته میشود که فوراً مصرف نشده و در عین حال مولد ثروت میباشد. نمونه بارز سرمایهگذاری، احداث کارخانجات است. بسیاری معتقدند ریشه اصلی پایین بودن نرخ رشد اقتصادی ایران طی سالهای اخیر فقدان برنامه مشخصی برای سرمایهگذاری است. به عقیده بسیاری از تحلیلگران محمود احمدینژاد تنها چشم به برنامههای کوتاهمدتی دوخته است که از ارائه گزارش عملکرد آنها در دوره مسئولیت خود اطمینان خاطر دارد.
این وضعیت مختص به ایجاد صنایع جدید نیست. حتی در صنعت نفت که شاهرگ حیاتی کشور به شمار میرود نیز با معضل عدم سرمایهگذاری روبرو هستیم. پس از این که در ابتدای تابستان سال جاری اخباری درباره احتمال پیشی گرفتن عراق در تولید نفت از ایران منتشر شد، سیدعماد حسینی به فرارو گفت این امر اتفاق خواهد افتاد.
سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس چالش اصلی را در عدم سرمایهگذاری درحوزه نفت میداند و معتقد است در صورت قوت یافتن این مشکلات حتی تولید سهمیه اوپک و تامین نیازهای پالایشگاهها با مشکل مواجه خواهد شد.
مشکل سرمایهگذاری در ایران و سیاستگذاریهای دولت محمود احمدینژاد امر ریشهداری است. هدفمندسازی یارانهها بنا بود به این قصد صورت بگیرد که پول یارانهها به جای آن که صرف مصرف شود، در حالی که اینک این پول قرار است باز هم به صورت یارانه ولی مستقیم در میان مردم و صنایع بازتوزیع شود. حلقه سیاستهای کوتاهمدت کی شکسته خواهد شد؟