ایران با دارا بودن ??.? درصد ذخایر نفت و ?? درصد ذخایر گاز جهان، کشور مناسبی برای سرمایه گذاری محسوب می شود. طبق مفاد برنامه چهارم که بر اساس چشم انداز ?? ساله توسعه کشور تنظیم شده، ایران به ??? میلیارد دلار سرمایه گذاری در بخش بالا دستی نفت و ?? میلیارد دلار سرمایه گذاری در بخش پایین دستی نفت ،صنایع پتروشیمی نیاز دارد تا ضمن افزایش درآمد سرانه شهروندان، سهم تولید خود را دربازارهای جهانی نفت حفظ کند. روند نجومی رشد اقتصادی جهان و ورود رقبای پیش بینی نشده و تازه ای چون چین و هند، مصرف انرژی جهان را به نحو چشمگیری افزایش داده است و این عامل به همراه عوامل سیاسی و جانبی، تقاضای واقعی و مصنوعی برای خرید انرژی را افزایش داده است. هم اکنون که هند همدوش چین به بازار مصرف انرژی وارد نشده، کارشناسان کمبود عرضه انرژی را مسبب افزایش قیمت نفت به مرز ??? دلار می دانند و لابد وقتی هند نیز وارد میدان شود و رقابتهای سیاسی ـ اقتصادی کشورها همراه با رشد فزاینده جمعیت جهان شود، باید به انتظار قیمت ??? دلاری هر بشکه نفت نشست. در چنین شرایطی انجام سرمایه گذاریهای جدید از سوی کشورهای تولید کننده نفت به منظور پاسخگویی به بازار نفت واقعیتی ضروری به نظر می رسد.
بررسیهای مرکز مطالعات بین المللی انرژی نشان می دهد فقط در شرایط حاضر، خاورمیانه به عنوان قطب تولید نفت جهان حدود ??? میلیارد دلار سرمایه گذاری عقب مانده دارد تا ظرفیت تولید خود را با مصرف نفت جهان تراز کند. حال اگر شتاب فزاینده اقتصاد جهان را درنظر بگیریم، باید این رقم را به دو برابر و حتی بیشتر افزایش دهیم. از این رو کشورهای تولید کننده نفت در خاورمیانه و در رأس آن اوپک هم برای رشد اقتصادهای خودشان و هم برای کسب سهمی بیشتر در بازار نفت و بهره برداری از مزیتهای سیاسی ،اقتصادی آن روند سرمایه گذاری در صنایع نفت خود را شدت بخشیده اند. قطعاً کشورهای ثروتمند حاشیه خلیج فارس، مشکلی برای سرمایه گذاری هرچه بیشتر در صنایع نفت خود ندارند، چراکه هیچ برنامه توسعه متوازنی بجز نفت ندارند. اما ایران که برای کاهش وابستگی به درآمد نفت تلاش کرده و درصدد اجرای برنامه های توسعه متوازن است و از همه مهمتر با مشکلات عدیده اقتصادی درگیر است، امکان سرمایه گذاری مستقیم و ملی را در صنعت نفت خود برای افزایش تولید ندارد و لذا باید از سرمایه گذاران خارجی کمک بگیرد. یکی از قدیمی ترین شیوه های جذب سرمایه در صنعت نفت بیع متقابل یا بای بک است که همواره انتقاداتی را با خود به همراه داشته است. طبق آمار وزارت نفت، میزان سرمایه گذاری انجام شده در صنعت نفت کشور به روش بیع متقابل حدود ?? میلیارد دلار است که چند پروژه آن تاکنون به بهره برداری رسیده است.
اکنون که صنعت نفت ایران در مواجهه با واقعیتهای جهانی، نیاز به رشد برای کسب قدرت رقابت را بخوبی احساس کرده، این پرسش مطرح می شود که آیا می توان باز به جذب سرمایه گذاری خارجی از روش بیع متقابل اقدام کرد؟ آیا این روش هنوز هم کارآیی خود را حفظ کرده است؟ آیا معایب حقوقی آن قابل رفع است و سرانجام اینکه آیا این مدل قرارداد منافع ملی را تأمین می کند؟ "حجت الله غنیمی فرد" معاون بین الملل شرکت ملی نفت ایران در این باره به خبرنگار ما می گوید:روش بیع متقابل چون امکان ورود سرمایه و فناوری به داخل کشور و باقی ماندن آن را ممکن می سازد. بهترین روش سرمایه گذاری محسوب می شود. در روشهای دیگر سرمایه به صورت ثابت وارد کشور نمی شود و فقط کار در حد بهره برداری باقی می ماند. وی افزود:همچنین در این روش کشور پس از گذشت مدتی مالک تأسیسات می شود و به علاوه از همان ابتدای بهره برداری پروژه درصدی از عواید آن را صاحب می شود. هیچ هزینه مستقیم و غیر مستقیمی در روش یادشده به عهده دولت نیست و فقط فرصتی است که مشروط در اختیار سرمایه گذار قرار می گیرد.
وی اظهار داشت: ریسک سرمایه گذاری نیز کاملاً به عهده سرمایه گذار است و تیپ کار طوری است که وی مجبور است جدیدترین فناوری را وارد و استفاده کند، چراکه درآمد پروژه از محل تولیدات آن است و هرقدر میزان و سرعت تولید بالاتر باشد درآمد زودتر برگشت خواهد کرد. وی گفت:از سوی دیگر قراردادهای بیع متقابل هرچندوقت یک بار قابل تجدید نظر است و می توان با تجربه های اجرایی موجود آنها را به نفع کشور اصلاح کرد.
وی افزود:ابتدا این قراردادها معایب حقوقی نیز دارند که به عنوان مثال در اقتصاد ما تفاوت نرخ ارز است و یا قیمت گذاری فروش محصول و نوسانات ناشی از آن است که به عقیده من قابل رفع است. وی تصریح کرد: لذا من معتقدم با توجه به تجربیات اجرایی که ما از اجرای قراردادهای بیع متقابل به دست آورده ایم و نظام حقوقی متناسبی که تنظیم شده است، استفاده از این قراردادها برای جذب سرمایه گذاری در صنعت نفت کشور ادامه یابد. "دکتر مهدی عسلی" رییس توسعه بین المللی مطالعات انرژی نیز به خبرنگار ما می گوید: چه بخواهیم و چه نخواهیم استفاده از شیوه بیع متقابل تا مدتها در صنعت نفت کشور ادامه دارد، چراکه سرمایه گذاریها و تعهدات زیادی برپایه آن شکل گرفته است. وی افزود:ما براساس فعالیت شرکتهای خارجی در پروژه ها باید سیستم مالی را انتخاب کنیم که هم مدیریت کل مخزن در اختیار آنها نباشد و هم سرمایه گذاری جذب کنیم، از این منظر بیع متقابل بهترین است.
وی اظهار داشت: ما در توسعه مشغول بررسی و رفع ایرادهای این نوع قرارداد هستیم و امیدواریم تیپ جدید آن مشکل منتقدان را حل و منافع ملی را تأمین کند. آنچه در جمع بندی می توانم بگویم این است که چارچوب قراردادهای بیع متقابل مطابق با منافع ملی و صیانت از منابع نفتی کشور است اما روشهای اجرایی که در این بستر شکل می گیرد، به طور جدی جای بحث و تغییر دارد که این کار در حال انجام است؛ در واقع فرم جدیدی از قراردادهای بیع متقابل در راه است.