دکتر لوبا دانشمند آمریکایی در این زمینه میگوید:
چکیده و اصل هیپنوتیزم در ایجاد و خلاقیت یک تمایل و توانایی خلاصه میشود که باید در فرد هیپنوتیزم شونده پدید آید. او باید بتواند از صحبتهای هیپنوتیزور و در ذهن روشن و فعال خود تصویری زنده و واضح بسازد و تمام تخیلات و تمرکز ذهنی خود را تنها در این راستا تجهیز و تمرکز بخشد. مطالبی که هیپنوتیزور به او ارائه میدهد ممکن است حقایقی قطعی یا سمبولیک باشند. این تصویری که از هیپنوتیزم ارائه گردید، با پدیدههایی که به صورت خودجوش در جریان زندگی روزمره ما بوجود میآیند، مطابقت میکنند. یعنی مواقعی که ما شدیداً توسط جریاناتی که در اطراف ما میگذرد، جذب میشویم.
برای شرح این پدیده بهتر است مطلبی از دکتر کلمن را عیناً نقل کنیم:
در زندگی روزمره ، ما بارها حالت خلسه یا از خود بی خود شدن را تجربه میکنیم. در حالاتی که وقایعی ، به اصطلاح ، ذهن ما را تسخیر میکنند. در این لحظات ما موقتاً آنچه را در اطرافمان میگذرند، فراموش میکنیم. برای مثال کسانی که مرحله نهایی یک مسابقه فوتبال را در تلویزیون مشاهده میکنند، تمام وجود خود را بر روی بازی متمرکز میسازند و نسبت به همه چیز ، از جمله اینکه به چه صورتی روی مبل قرار گرفتهاند یا این که همسرشان آنها را برای صرف غذا صدا میکند، بی توجه میگردند.
دکتر لوبا در مورد دیگر فرآیندهایی که در زندگی ، ما را جذب میکنند، میگوید:
بسیاری از ما در برخی از موقعیتها ، حالت عدم احساس درد یا حالت بی حسی را تجربه کردهایم. مثلاً موقعی که عمیقاً مجذوب یک داستان پلیسی میشویم، برخی دردهای سبک بدنی را حس نمیکنیم. در بعضی از موقعیتها از جمله در لحظاتی که عمیقاً مجذوب صحبتهای دوستی میشویم، ممکن است صدای زنگ یا صدای فردی که مستقیماً ما را صدا میکند، نشنویم. عکس این حالت هم وجود دارد. در لحظاتی از زندگی تمام توجه خود را معطوف به احساس نامطبوعی کردهایم. مثلا انتظار درد روی صندلی دندانپزشک یا توجه برای احساس بو یا طعمی ناخوشایند و حصول این احساس در پی آن. در لحظاتی که فردی قانع شده یا به او تلقین شده که از عهده کار خاصی بر نمیآید، نمیتواند به خوبی آن کار را هر چند ساده و آسان هم باشد، انجام دهد. ولی اگر ما اعتماد به نفس خودمان را بدست آوریم و مطمئن شویم که قادر به انجام این کار هستیم، حتما در انجام آن توفیق پیدا میکنیم.
هنوز برخی تصور میکنند به هنگام هیپنوتیزم ، یک فرد مقتدر و ماهر بطور فعال ، فردی را که حالت تسلیم به خود گرفته ، کنترل میکند. این تصور از واقعیت علمی به دور است. تصور وجود یک هیپنوتیزور با قدرت زیاد و اسرار آمیز در مقابل فردی ضعیف و مقهور ، به قرن هجدهم باز میگردد که هیپنوتیزم با استفاده از نیروهای مرموز و مغناطیسی صورت میگرفت. هیپنوتیزور در آن عصر ، انسانی با قدرت جادویی و غول آسا بود که با وسایل اهریمنی ، اراده و روح انسانهای دیگر را کنترل و اداره مینمود.
نظریه جدید درباره هیپنوتیزم و هیپنوتیزور با این باورهای قدیمی فاصله بسیار زیادی دارد. هم اکنون بسیاری از روانپزشکان و روانشناسان از این نظریه طرفداری میکنند که : هیپنوتیزور تنها نقش راهنما و هدایت کننده را در برقراری حالت هیپنوتیزم ایفا میکند و کار اصلی را در این جریان خود فرد تحت هیپنوتیزم انجام میدهد. هیپنوتیزم شدن ، نشانه ضعف روحی نیست! همانطور که دکتر اشپیگل اظهار میدارد: هیپنوتیزم شدن نشانه سطح بالایی از هوش و استعداد و نمایانگر قدرت و قابلیت فرد در انجام تمرکز است.
بیمار در صورت تشخیص پزشک معالجش و تمایل خودش میتواند از هیپنوتیزم در برنامه درمانش استفاده کند. برای انجام موفقیت آمیز جریان درمان بیمار باید:
در موارد و شرایط زیر هیپنوتیزم اثرات درمان کننده اثبات شدهای دارد:
هیپنوتیزم درمانی یک روش درمانی است که در یک مرحله یا مراحلی از آن از هیپنوتیزم استفاده میشود. هیپنوتیزم درمانی میتواند به دو شکل متفاوت صورت بگیرد:
در این حالت ، درمانگر پس از صحبت کردن با بیمار و ایجاد آمادگی ذهنی و روحی در او ، در صورت نیاز بیمار به القای خُلسه هیپنوتیزمی ، او را به عمق مناسبی که برای برنامه درمانیاش مناسب باشد، میرساند و در این شرایط به هیپنوتیزم درمانی میپردازد.
در این روش کافی است بیمار طی 2 یا 3 جلسه ، طریقه استفاده از خود هیپنوتیزم و نحوه درمان و تلقین به خود را بیاموزد. پس از آن میتواند با روشی که یاد گرفته خودش را در خلسه هیپنوتیزمی قرار دهد و در این شرایط ، به صورت ذهنی ، متن تلقین را مرور کند و یا به نوار صوتی که پس از چند دقیقه سکوت. (مدت لازم برای رسیدن او به حالت خود هیپنوتیزم) متن تلقین را پخش میکند، گوش دهد. در این وضعیت ، بیمار بدون نیاز به مراجعات مکرر به مطب پزشک و صرف هزینه گزاف ، خودش این برنامه درمانی را انجام میدهد.
برای آموزش خود هیپنوتیزم به افراد عادی جامعه ، بایستی به نکات زیر توجه شود:
شما هر طور که بخواهید، همانطور خواهید شد! در جهان پهناور ذهن ، به همان صورتی که شما فکر میکنید، نیروهای محرکه و انگیزه دهنده شما ، به همانگونه سرنوشت شما را رقم خواهند زد؛ شما به طریقی خواهید رفت که به آن باور دارید و تا موقعی که زنده هستید، اراده شما بی صدا نخواهد گشت. پس در تمام جریان زندگی خود به این کلام هوشمندانه توجه داشته باشید:
هرگونه که فکر کنم ، همان گونه زندگی خواهم کرد.