تجاوز وحشتناک به زن خبرنگار بحرینی !!
نزیهه سعید خبرنگار بحرینی الاصل شبکه فرانس ?? به دلیل پوشش خبری نخستین روزهای قیام مردمی بحرین توسط مزدوران رژیم آل خلیفه بازداشت و ?? ساعت تحت شدیدترین شکنجه ها قرار گرفت.
سعید پس از این واقعه نزد اعضای کمیته حقیقت یابی که به دستور پادشاه بحرین تشکیل شده بود رفت و شهادت داد که نیروهای امنیتی چگونه پیرمرد بحرینی را به طرز فجیعی به شهادت رساندند. این اقدام جسورانه خبرنگار فرانس ?? آل خلیفه را به انتقام واداشت.
وی اخیرا به جزئیات شکنجه خود در جریان ?? ساعت بازجویی در مرکز پلیس "الرفاع" در جنوب بحرین توسط نیروهای امنیتی آل خلیفه پرداخته است.
این خبرنگار زن اظهار داشت : پس از اینکه به مرکز پلیس احضار شدم نیروهای امنیتی بلافاصله یک کیسه پارچه ای سیاه بر سرم گذاشتند و مرا نزد بازجوهای زن بردند. بازجوها در ابتدا علت حضور مرا در میدان لولو منامه (محل تجمع معترضین) پرسیدند و من پاسخ دادم که حضور در این میدان را تایید می کنم چرا که خبرنگار هستم و شغل من ایجاب می کند وقایع را پوشش دهم.
نزیهه افزود: بازجوها به محض شنیدن این پاسخ، صورت مرا هدف سیلی های محکم قرار دادند و پس از گذشت چند دقیقه یکی از بازجوها با لوله های پلاستیکی قسمتهای مختلف بدن من را با خشونت بی حد و حصر مورد ضرب و شتم قرار دادند به طوری که از شدت درد بر زمین افتادم. بازجوها نیز در این شرایط با فحشهای رکیک سعی داشتند مرا شکنجه روانی کنند.
وی در ادامه گفت : لحظاتی بعد مرا برعکس بر روی صندلی نشاندند و وحشیانه پشتم را مورد ضرب و شتم قرار دادند. در همین حال یکی از بازجوها دهانم را نزدیک شیشه حاوی ادرار کرد و از من خواست که آن را بنوشم و وقتی مخالفت مرا دیدند به زور محتویات شیشه را به من خوراندند و سپس شیشه را محکم به صورتم کوبیدند.
خبرنگار فرانس ?? تصریح کرد: پس از گذشت ?? ساعت شکنجه وادارم کردند برگه ای را امضا کنم که اطلاعی از محتوای آن نداشتم و همچنین یک افسر بلندپایه این مرکز پلیس تهدیدم کرد که از شرایط موجود حرفی به میان نیاورم.
گفته می شود هیئتی از سفارت فرانسه در بحرین با مشاهده وضعیت جسمی نزیهه سعید و آثار التهاب و شکنجه بر بدن وی تصمیم گرفته است این خبرنگار فرانس ?? را برای درمان به پاریس منتقل کند.
واکنش شدید خاتمی به سخنان اخیر هاشمی
عضو هیات رییسه مجلس خبرگان به سخنان اخیر هاشمی رفسنجانی پاسخ داد.
وی با بیان اینکه سرمایه نظام اسلامی ما مردم هستند افزود: هر نظامی که مردم را داشته باشد مانده و هر نظامی که مردم را از دست بدهد می رود. نظامی که مردم را داشته باشد ماندگار است. به حمدالله نظام اسلامی ما مردم را دارد. عنصری که در طول سی و دو سال گذشته تلاش ها شد تا مردم را از این نظام جدا کنند ولی نتوانستند.
خاتمی با بیان اینکه مردم به این نظام اعتماد دارند، گفت: آقایی در مصاحبه ای فرمودند که می توان هنوز هم اعتماد را به این نظام برگرداند. این سخن تا کنون تکذیب نشد و این نشان دهنده این است که مردم اعتماد شان را از دست داده اند که این دروغ است.
وی افزود: این مردم مردمی هستند که اگر کمترین اشاره مقام معظم رهبری بفرمایند که کسانی که به نظام اعتماد دارند به صحنه بیایند دنیا خواهد دید که حماسه ای با شکوه تر از حماسه نه دی شکل خواهد گرفت. متاسفانه برخی خودشان را تجلی نظام می دانند. وقتی می بینند مردم به آن ها پشت کردند فکر می کنند مردم به نظام پشت کردند. مردم ما مردم بصیر و با معیاری هستند. از برخی شما سیاسیون به خاطر عملکرد بدتان عدول کرده و بی اعتماد شدند. مردم معیار دارند که توسط آن همه را ارزیابی می کنند. معیارشان ولایت مداری است. هر کس ولایت مدار تر بود نمره بیشتری به آن می دهند و هر کسی زاویه گرفت نمره منفی می دهند و آفرین بر این مردم.
هاشمی رفسنجانی پنجم خرداد ماه در مراسم بزرگداشت حماسهسازان جامعه پزشکی در دوران جنگ تحمیلی شرایط جامعه را بر وضعیت اعتماد مردم موثر دانست و بر ضرورت حضور مردم در صحنه بیش از گذشته تاکید کرد.
رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام تاکید کرده بود: اگر بخواهیم امروز یک حرف درستی بزنیم و نصیحتی انجام بدهیم آن است که نظام و به طور کلی همه باید تلاش کنیم که اگر اعتماد بخشی از مردم از بین رفته و به تردید افتادهاند اعتماد آنها را برگردانیم و صفای بین دولت و مردم، نظام و مردم و حکومت و مردم را ایجاد کنیم. این کار آسانتری است چون مردم آگاه آسانتر برمیگردند و لجبازی نمیکنند بشرط آنکه واقعیت را ببینند.
سید احمد خاتمی که در مهدیه تهران سخن می گفت با بیان اینکه قیام پانزده خرداد در دل ولایت فقیه شکل گرفت گفت: مبارزه با نهاد جا افتاده در دل و جان مردم یعنی ولایت آب به هاون کوبیدن است. به ضد انقلاب بیرونی و داخلی می گویم که از این سخن من عبرت بگیرید که در پانزده خرداد سال ?? مردم ما با ولایت فقیه بیعت خون بستند.
وی افزود: بیعت خون تعبیر من نیست. تعبیر شهید اویس قرنی است. اویس قرن در جنگ صفین نزد امیرالمومنین آمد. گفت یا علی جان من با تو بیعت خون دارم. بیعت می کنم که جانم را نثار تو کنم. از سال ???? مردم ما ولایتی بوده اند تا کنون. از این پس هم به یاری خداوند ولایتی خواهند ماند.
خاتمی با اشاره به استقبال مردم از سخنان رهبری در مراسم سالگرد امام(ره) گفت: این تجلیل از یک رهبر سیاسی نبود. تجلیل از نائب امام زمان(عج) بود. جریان فتنه هشتاد و هشت می خواست قداست رهبری را بشکند که مردم ناکام شان گذاشتند. عنصر ولایت فقیه در قیام پانزده خرداد و در انقلاب اسلامی عنصری برجسته ای است. عنصر دیگر قیام پانزده خرداد عنصر شهادت و عشق به شهادت بود. در طول تاریخ این عنصر، عنصر عزت، عظمت و ایثار بود. عنصر شهادت یعنی مرگ را ترسانیدن.
عضو هیات رییسه مجلس خبرگان گفت: آخرین عنصر قیام پانزده خرداد عنصر عاشورا و عشق به ابی عبدالله(ع) است. قیام پانزده خرداد در دوازدهم محرم اتفاق افتاد. حال و هوای عاشورایی کشور را نجات داده، می دهد و خواهد داد. معتقدم فتنه ?? را عاشورا جمع کرد. وقتی مردم دیدند که این هتاکان علیه سید الشهداء(ع) شعار دادند، به پرچم عزاداری امام حسین(ع) حمله کردند، خانم و برادری که از عزاداری می آمدند را کتک زدند، با تمام قوت به صحنه آمدند و این فتنه را جمع کردند.
سیداحمد خاتمی با بررسی قیام های ضد شاهنشاهی در تاریخ معاصر خاطرنشان کرد: از جمله حرکت های اعتراضی قهرمانانه علیه رضاخان قلدر قیام فقیه و مجتهد بزرگوار شهید آیت الله مدرس بود. بزرگی که قهرمانانه در برابر دیکتاتوری های رضا خان ایستاد. رضا خان به او پیام داد: سید از جان من چه می خواهی، این سید شجاع گفت می خواهم تو نباشی.
وی با اشاره به شجاعت مدرس گفت: عوامل رضا خان شهید آیت الله مدرس را ترور کردند. از بیمارستان به رضا خان پیغام داد که به کوری چشم رضا خان مدرس زنده است و پیش گویی کرده بود که رضا خان جایی خواهد مرد که نه آب باشد و نه آبادی ولی من هر جا بمیرم آنجا آّباد خواهد شد که تجلی آن امروز کاشمر است. این جمله شهید مدرس در سر در مقبره ایشان نوشته شده است.
عضو هیات رییسه مجلس خبرگان با اشاره به چگونگی شهادت رساندن شهید مدرس گفت: این نوعی حرکت اعتراضی فردی بود ولی من قصد دارم سراغ قیام های جمعی بروم. در طول حکومت پهلوی پدر و پسر چهار قیام شکل گرفت و در این سال ها تنها قیام های اسلامی جواب داد.
وی افزود: قیام های چپ علیه رضا خان نه تنها جواب نداد بلکه به مجرد دستگیری عوامل آن ها بلافاصله رنگ عوض کرده و از حرکت خود اظهار ندامت و پشیمانی کردند. این نوعی قیام بود که طبل رسوایی شان همان روز زده شد. آنان که تاریخ پنجاه ساله اخیر را مطالعه کنند خواهند فهمید که در حرکت های کمونیست ها دنیای خیانت به مردم وجود دارد. چون دیانت در آن ها نبود و اخلاق در بستر دیانت شکل می گیرد.
خاتمی گفت: نوع دوم قیام ها، قیام های لیبرالی است . قیام هایی که با انگیزه های غیر الهی شکل گرفت. در این قیام ها سخن از ملی گرایی، ناسیونالیسم، مسلک لیبرال منشانه و ... بود مانند آنان که امروز اسم شان را ملی و مذهبی می گذاریم. آن ها هم وارد مبارزه شدند ولی مبارزه شان شاه پسند بود. در واپسین لحظات حکومت ننگین محمدرضا پهلوی سراغ همین ملی ها آمد. بختیار از همین ملی ها بود.؛دید به راحتی می توان با آن ها کنار آمد و این ها از ابتدا تا امروز حتی یک روز به امام(ره) و خط امام ایمان نیاوردند.
وی با اشاره به خاطره امام(ره) از ملی مذهبی ها گفت: وقتی امام(ره) پاریس بود آنها خدمت امام(ره) رسیدند و گفتند شاه با مرگ بر شاه سرنگون نمی شود. اجازه بدهید با حرکت پارلمانتاریستی نهضت را ادامه دهیم و پارلمان را به دست بگیریم تا شاه سلطنت کند نه حکومت. امام(ره) فرمودند من به این ها گفتم شما هم بروید همراه با سیل خروشان ملت بگویید مرگ بر شاه. شاه باید برود. تا شاه نرود زمینه هیچ اصلاحی در این کشور فراهم نخواهد شد. این جریان نه تنها نتوانستند ذره ای آسیب به حکومت شاه وارد بیاورد بلکه واقعیت های تاریخی نشان داد که رژیم شاه این نوع حرکت ها و قیام ها را می پسندید. چون شاه باور داشت هر حکومتی به هر حال مخالفی دارد و مخالفت کم خطر این ها هستند.
خاتمی نوع سوم قیام ها را التقاطی عنوان کرد و گفت: یعنی قیام کسانی که دلداده دین نبودند. اسم دین را گرفتند و لعابی از دین داشتند. جریان منافقین که آن روز سازمان مجاهدین خلق به آن ها می گفتند از این دست قیام ها بودند. بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق اعتراف داشتند که مبنای دینی شان قوی نیست. همان زمانی که بسیاری تایید شان می کردند. یکی از علمای بزرگ تهران برای امام(ره) در نجف نامه نوشت که این ها را تایید کن. امام(ره) در همان حال به یکی شان گفت شما بیایید حرف های خودتان را بزنید تا ببینم چه می گویید. حرف های آن ها هم اکنون چاپ شده است. امام(ره) در بیست و چند جلسه همه حرف های این ها را می شنود. وقتی حرف های این ها تمام شد امام(ره) فرمود که حرف های شما کمونیستی محض است. آن زمان که برخی روشنفکری را در حمایت از این ها می دانستد، در اوج خفقان امام(ره) آن روز فرمود حرف های شما کمونیستی محض است. البته جریان التقاطی از متن نهضت آزادی بود. این حرف من نیست. روزنامه ای بود به نام میزان که روزنامه نهضت آزادی بود. آقای بازرگان سرمقاله ای در این روزنامه نوشت و این جریان را فرزندان عزیز نهضت آزادی خواند.
امام جمعه موقت تهران با بیان اینکه تنها قیام اسلامی علیه شاه جواب داد گفت: این قیام به دو شکل ایجاد شد. یکی قیام فدائیان اسلام بود که انصافا پیشگامان تشکیل نظام اسلامی بودند. در اوج اقتدار شاه این ها منشوری تشکیل دادند و آن جا سخن از حکومت اسلامی دادند ولی باز هم جواب نداد. دلیل آن هم این بود که جلودار این قیام شخصیتی مخلص به نام شهید سید مجتبی صفوی بود. این عزیز مخلص فداکار بود ولی مجتهد و فقیه نبود. نتوانست مردم را به طرف خودش بکشد. مخلصانه وارد شدند و مخلصانه به شهادت رسید ولی فریاد شان بعد از پانزده خرداد پر طنین شد. بارزترین قیام اسلامی که جواب داد قیام الهی پانزدهم خرداد سال ???? بود.
وی با بیان اینکه قیام پانزده خرداد چند عنصر اساسی داشت گفت: اولین این عناصر آن است که این قیام کاملا انگیزه اسلامی داشت و هیچ انگیزه غیر دین در این قیام نبود. به تعبیر امام خمینی قیام پانزده خرداد با مبدائیت اسلام شکل گرفت. مردم با انگیزه دفاع از دین به صحنه آمدند. وقتی مردم شنیدند که امام شان را گرفتند به خروش آمده و همه ایران به صحنه آمدند.
خاتمی با بیان اینکه اکثر کشور قیام کرد ولی قم و ورامین پیشگام بود گفت: نهضت ملی شدن صنعت نفت را یک نقطه درخشان می دانیم ولی در این قیام اسمی از نفت، نان، مسکن، آزادی و مطرح نبود. دین مطرح بود. وقتی قیامی برای خدا بود نتیجه می گیرد، ولو در کوتاه مدت این قیام سرکوب شد ولی نتوانستند این نهال را از بن در آورند. قیام پانزده خرداد روح انقلاب اسلامی ما است. آنچه نظام اسلامی ما پر آوازه کرده است انگیزه اسلامی است. این مسئله عامل هم افزایی امت اسلامی است. این مسئله چراغ فروزان مصر، تونس، لیبی، یمن و بحرین شد.
عضو هیات رییسه مجلس خبرگان قیام پانزده خرداد را کاملا مردمی دانست و گفت: هیچ حزب و گروهی نمی تواند ادعا کند که این قیام را آن ها سازماندهی کردند.
قانون های آقایون برای خانم ها
قوانینی که خانوم ها رعایت نمیکنن! همیشه خانم ها به امر شریف «شرط و شروط تعیین کردن» مشغولن. ولی حالا وقتشه که ما مردها هم تکلیف خودمون رو روشن کنیم... خانوما توجه کنن؛ اینها قانون های ما هستن:
توجه بفرمایید که همه قانون ها شماره ”?“ هستن
?- با شما خرید کردن ورزش نیست. ما هم دوست نداریم فکر کنیم که هست.
?- گریه کردن یعنی باج خواستن!
?- هر چیزی که می خواهید درست بگید. بذارید درست روشنتون کنیم:
با گوشه زدن به جایی نمی رسین
با کنایه زدن به جایی نمی رسین
با حرفای مبهم به جایی نمی رسین
صاف و پوست کنده بگین چه مرگتونه
1. هیچ اشکالی نداره اگه سوال های ما رو با ”بله“ و ”خیر“ جواب بدین. خیلی هم خوشحال میشیم.
1. بی زحمت فقط وقتی مشکلتون رو پیش ما بیارین که بخواهین ما حلش کنیم. ما فقط مشکل حل کردن بلدیم. اگه همدردی می خواهید برید پیش بقیه خانم ها.
?- اگه برای ?? ماه متوالی سردرد دارید، یه چیزیتون میشه. خودتونو به دکتر نشون بدین.
?- چیزایی که ? ماه پیش گفتیم رو توی دعوای امروز علیه خودمون استفاده نکنین. اصلاً می دونین چیه؟ ما فقط حرفای هفته پیش یادمونه.
?- اگه فکر می کنین چاقین خب حتماً هستین دیگه. چرا باز می پرسین ؟
?- اگه از حرف ما ? تا برداشت می کنین و یکیش شما رو عصبانی یا غمگین می کنه، پس منظور ما این یکی نبوده، اون یکی بوده.
?- یا از ما بخواهید یه کاری براتون بکنیم، یا بهمون بگید چطوری باید انجامش بدیم. نه هر دو تاش با هم!
اصلاً اگه شما بهتر می دونید که چطور باید انجام بشه، چرا خودتون انجام نمی دین؟
?- اگه خیلی احساس میکنین که حتماً باید یه حرفی رو بزنین، حداقل تا آگهی بازرگانی تلویزیون صبر کنین. نه وسط فیلم!
?- کریستف کلمب از کسی آدرس نپرسید. ما هم نمی پرسیم.
?- ما مردا فقط اسم ?? تا رنگ رو بلدیم.
?- اگه ما پرسیدیم ”چته؟“ و شما گفتین ”هیچی“، ما هم فرض می کنیم چیزیتون نیست. البته میدونیم که یه مرگیتون هست، ولی به دردسرش نمی ارزه.
?- اگه یه چیزی می گین ولی نمی خواهین جوابشو بشنوین، پس ما هم یه جوابی می دیم که نخواهید بشنوید.
?- وقتی می خواهیم با هم بریم بیرون، هر چی که بپوشین خوبه. به جون خودتون راست می گم.
?- لباساتون کافیه.
?- کفشاتون هم خیلی زیاده.
?- اندام ما خیلی هم متناسبه. خپل هم خیلی خوبه.
بیش از نیمی از خانم ها در هنگام قاعدگی دچار درد میشوند و برخی از آنها به مدت 1 تا 3 روز توانایی انجام فعالیتهای روزمره را ندارند.
درد معمولاً در محل کمر، زیر شکم و پهلوها ظاهر میشود و به صورت قولنجی است؛ یعنی شدت آن کم و زیاد میشود. درد در روز اول شدید است و به تدریج کاهش مییابد.
درد گاهی با تهوع، استفراغ، ضعف، خستگی و سردرد همراه است.
درد قاعدگی ممکن است در همه دورههای خونریزی یا فقط در بعضی از دورهها اتفاق بیافتد.
قاعدگی دردناک معمولا با افزایش سن و پس از ازدواج و زایمان کاهش مییابد.
اصولا درد قاعدگی به دلیل ترشح پروستاگلاندینها ایجاد میشود. پروستاگلاندینها موادی هستند که از بافتهای نکروزه یا فاسدی که ریزش میکنند، ترشح میشوند و سبب ایجاد درد قاعدگی میشود. هر مادهای که بتواند ترشح پروستاگلاندینها را مهار کند، میتواند سبب کاهش درد قاعدگی شود.
بر حسب شدت درد میتوان برای تسکین درد قاعدگی از شیوههای مختلفی استفاده کرد:
* اگر درد قاعدگی شدید نباشد، استفاده از مسکنهای ضد التهاب غیراستروییدی مانند مفنامیک اسید یا ایبوپروفن میتواند سبب کاهش درد شود. این داروها برای کسانی مفیدند که معمولا یک یا دو روز درد دارند. این افراد باید قبل از این که دردشان تشدید شود، هر 8 ساعت یک بار از این داروها استفاده کنند. مسکنهایی مثل استامینوفن و استامینوفن کدئیندار برای تسکین درد تاثیر چندانی ندارند.
* کسانی که درد شدیدی دارند و به مسکنهای بالا جواب نمیدهند، باید از قرصهای ضدبارداریاستفاده کنند. در کسانی که خونریزی زیاد و درد شدیدی دارند، استفاده از این داروها هم خونریزی را کاهش میدهد و هم به تدریج درد آنها را کمتر میکند؛ مخصوصا کسانی که دچار مشکل "آندومتریوز" هستند، یعنی بافت رحمی در محلهایی به غیر از حفره رحم رشد کرده است که در این صورت این افراد هنگام قاعدگی دچار درد بسیار شدیدی میشوند.
مصرف قرصهای ضد بارداری باعث میشود کمکم بافت نابهجای رحمی از بدن دفع شود. همچنین شدت درد و نیاز به مصرف مسکنها را کمتر می کنند.
* افرادی که درد شدیدی ندارند، میتوانند از روشهایی مانند گرم کردن کمر و زیر شکم با حوله گرم، یا کیسه آب گرم و پوشیدن لباس گرم استفاده کنند.
* روشهایی نظیر فیزیوتراپی با استفاده از دستگاههایی که به شکم متصل میشود و ایجاد ارتعاش و ماساژ شکم، کمر، پهلوها باعث تسکین درد میشود؛ مگر این که علت این درد، پاتولوژیک یا بیماریزا باشد که در آن صورت، درمانهای خاص خود را نیاز دارد.
* افسردگی یکی از دلایل ایجاد و تشدید درد قاعدگی است ، زیرا افراد افسرده تحریکپذیرتر بوده و هر دردی در آنها ممکن است تشدید شود. درمان افسردگی در این افراد میتواند درد قاعدگی را نیز کاهش دهد.
ترجمه: مژگان کریمی
عادات اصلی برای رفتن به سمت موفقیت
برای رسیدن به موفقیت، چه کارهایی را به طور مداوم انجام میدهید؟ اجازه بدهید اول ببینیم عادت چیست. تحقیقات نشان میدهد که چهار مانع وجود دارد که جلوی استفاده کامل از توانایی هایمان را میگیرد: عادات، رفتارها، اعتقادات و انتظارات. عادات الگوهای رفتاری هستند که در اثر تکرار منظم و پایدار به وجود آمده اند، معمولاً بهطور ناخودآگاه و بدون فکر کردن هوشیارانه به انجام آن اجرا میشوند. رفتار عادتی افراد گاهی اوقات قابل تشخیص نیست زیرا تحلیل از خود در کارهای روزمره غیرضروری به نظر میرسد. خوگیری روشی بسیار ساده از یادگیری است که در آن موجود پس از دوره ای قرارگیری در معرض محرک، دست از واکنش دادن به آن محرک برمیدارد. عادات گاهی اوقات اجباری هستند. عادتها لازمه زندگی هستند. آنها به ما کمک میکنند نظم و برنامه زندگیمان را حفظ کنیم. لزوماً بد یا خوب نیستند، همان چیزی هستند که هستند. وقتی هدفی تعیین میکنید، آن زمان است که تعیین میکنید عادتی شما را به سمت آن هدف میبرد یا از آن دورتان میکند. رفتاری که انتخاب میکنید، زندگی و کاری که دارید را میسازد. این را در نظر بگیرید – 5 فعالیت هستند که من به طور معمول انجام میدهم که مرا به سمت موفقیت میکشاند. یکی اینکه ورزش میکنم. انتخاب های غذایی سالم دارم. 8 ساعت در شبانه روز میخوابم. با افراد مثبت وقت میگذرانم. به طور مرتب با دیگران تلفنی حرف میزنم. 5 فعالیتی که شما به طور مرتب انجام میدهیم و شما را به سمت موفقیت هدایت میکند چیستند؟ وقتی به کارتان فکر میکنید، کجا بیش از حد توانتان است؟ (مثلاً من ترجیح می دهم همه کارها را خودم انجام دهم تااینکه از کسی بخواهم به من کمک کند. یا وقتی روی چیزی کار نمیکنم احساس گناه میکنم). چه عادتی را میتوانید همین امروز ترک کنید تا سطح موفقیتتان بالاتر رود؟ این عادت چه تغییری در کارتان ایجاد میکند؟ عادات – "وقتی از قبل به آن فکر شود بسیار سخت و وقتی انجام شود آسان است!" – رابرت ام پیرسیگ ترک یک عادت چه مدت طول میکشد؟ بعضی میگویند 21 روز یا 4-3 هفته. اگر میخواهید چند تغییر کوچک در کارتان ایجاد کنید، خیی خوب است. در زیر به نمونههایی از عاداتی اشاره میکنیم که لزوماً شما را به سمت هدفتان هدایت نمیکنند. دیر رسیدن سر قرارهای کاری. روی هم تلنبار کردن کارهای کاغذی روی میز ناهارخوری. وقتی با یک مشتری احتمالی ناهار صرف میکنید به تلفن همراهتان پاسخ دهید. کار کردن ساعتهای متمادی و داشتن انتخابهای غذایی بد. بردن کارتان به هر جا که میروید. به جای اینکه بیدار شوید و ورزش کنید، 5 دقیقه بیشتر بخوابید. رفتن به یک گردهمایی و حرف زدن فقط با کسانی که میشناسید. کشیدن چک بی محل. حالا نوبت شماست. لیستی از 10 عادتی که میدانید الان چندان به نفعتان نیست تهیه کنید. عاداتی که یادداشت کردید را در نظر بگیرید. این عادتها اگر "اصلاح شوند"، "تغییر کنند" و یا مثبتتر شوند چطور میشود؟ هر عادت را تکتک در نظر بگیرید و شکل مثبت آن را یادداشت کنید. (مثلاً از لیست بالا: بهجای دیر رسیدن سر قرارهای کاری – آنها را به شکل مثبت تغییر میدهیم: متعهد شویم که همیشه 5 دقیقه زودتر از وقت قرار در محل حاضر شویم.) یک روز جمعه زنی داشت برای شام استیک درست میکرد. همانطور که همیشه در گذشته اینکار را میکرد، قبل از اینکه گوشت را داخل ماهیتابه بیندازد دو سر آن را برید. شوهرش از او سوال کردن که چرا اینکار را کرده است و زن گفت که مادرم هم همیشه دو سر گوشت را میبرید. دفعه بعدی که مرد مادرزنش را دید از او پرسید که چرا همیشه قبل از انداختن گوشت در ماهیتابه دو سر آن را میبریده است و او هم گفت که چون مادرش همیشه اینکار را میکرده است. وقتی شوهر مادربزرگ زنش را دید آن سوال را از او هم پرسید و مادربزرگ نگاهی به او انداخت و گفت چون فقط اینطور گوشت داخل ماهیتابهاش جا میشده است. چندبار تابحال شده که کاری را فقط به دلیل اینکه دیدهایم یک نفر دیگر انجام میدهد انجام دادهایم؟ بعضیاوقات لازم است از خودمان بپرسیم چرا فلان کار را اینطوری انجام میدهیم. همیشه راههای سادهتر دیگری هم برای انجام یک کار خاص وجود دارد. نتیجه: راه به سمت موفقیت اصلاً پیچیده نیست – خیلی هم ساده است. با طرز فکر کردن شما شروع میشود – با رویکری مشخص و واضح از چیزی که میخواهید و ایجاد عادات روزانه که شما را به آن هدف نزدیکتر کند. میبینید، عادتها خوب یا بد نیستند. فقط به این بستگی دارند که میتوانند شما را به هدفتان نزدیک کنند یا نه. شما راننده هستید و کنترل و مسئولیت همه چیز دست خودتان است!