پول خرج کردن بدون چشمانداز فرارو- بسیاری معتقدند ریشه اصلی پایین بودن نرخ رشد اقتصادی ایران طی سالهای اخیر فقدان برنامه مشخصی برای سرمایهگذاری است. به عقیده بسیاری از تحلیلگران محمود احمدینژاد تنها چشم به برنامههای کوتاهمدتی دوخته است که از ارائه گزارش عملکرد آنها در دوره مسئولیت خود اطمینان خاطر دارد.
به گزارش فرارو؛ یکی از پربسامدترین خبرها درباره وضعیت اقتصادی کشورهای مختلف، «نرخ رشد اقتصادی» این کشورهاست. نرخ رشد اقتصادی در افکار عمومی معادل نمودی از وضعیت کلی اقتصادی گرفته میشود. اما معنای آن چیست؟
رشد اقتصادی به تعبیر ساده عبارت است از افزایش تولید یک کشور در یک سال در مقایسه با سال گذشته. البته این شاخص تا حد زیادی نسبی است، یعنی نمیتوان شاخص رشد اقتصادی کشور توسعه یافتهای مثل آمریکا را با کشوری در حال توسعه مثل چین مقایسه کرد و حکم به بهتر بودن وضعیت چین کرد.
یک کشور در حال توسعه هنوز ظرفیتهای بالایی برای افزایش تولید خود دارد، در حالی که این کار در کشور توسعهیافته دشوارتر است، چرا که بسیاری از فرصتهای تولیدی که در یک کشور در حال توسعه هنوز کاملاً اشباع نشده است. به عبارتی وقتی شما از 90 درصد ظرفیت تولید خود استفاده میکنید، رشد تولید برایتان سختتر است تا زمانی که از 10 درصد آن بهره میبرید.
اینک گزارشهایی در دست است که نشان میدهد وضعیت رشد اقتصادی ایران چندان مطلوب نیست و دست کم در دو سال اخیر بانک مرکزی ایران از انتشار آمارهای مربوط به رشد اقتصادی خودداری نموده است. گفته میشود نرخ رشد اقتصادی در سال 87 نزدیک به نیم درصد بوده است. یکی از دلایل عمده افت نرخ رشد اقتصادی کاهش قیمت نفت بوده است. با این حال چرا با وجودی که قانون برنامه میانگین نرخ رشد اقتصادی بالای 5 درصد را پیشبینی نموده است، چنین امری محقق نمیشود؟
به عقیده احمد توکلی افزایش رشد اقتصادی به شرایط و مؤلفههای بسیاری بستگی دارد که مهمترین آنها رشد سرمایهگذاری، بهبود فناوری و بهبود بهرهوری است. وی در ابتدای سال جاری از پیشبینی خود راجع به اقتصاد 89 این گونه گفت: «با قانون بودجهای که به تصویب رسید و رای نمایندگان به افزایش هزینههای دولت، طبعا باید منتظر رشد نقدینگی و ابتلای بیشتر اقتصاد ایران به بیماریهای ناشی از اقتصاد نفتی و عوارض آن باشیم یعنی تشدید رکود در عین تشدید تورم. همچنین واردات بیشتر کالاهای مصرفی و فشار مضاعف به تولیدکنندگان داخلی».
وی این نکته را افزوده بود که اگر شرایط سرمایهگذاری و تولید در ایران بهبود یابد، مشکلات دیرینه اشتغال و تورم حل میشود و تولید و توزیع ثروت جدید ایجاد شده، ما را از دایره تنگ مشکلات موجود، میرهاند. به عقیده توکلی در سالهای اخیر سیاستهای تجاری، مالی و پولی دولت به روشنی و بهشدت مضر به حال تولید و سرمایهگذاری بوده است.
جعفر قادری در تابستان راجع به وضعیت نامناسب نرخ رشد اقتصادی گفته بود: «یک بخشی از آن به بحران اقتصاد جهانی ربط دارد و بخش دیگر از آن نیز به مشکلات در داخل کشور بر میگردد». نماینده مردم شیراز دلایل داخلی این مسئله را در سیاستهای انقباضی بانک مرکزی، مشکلاتی توسعه کسب و کار و استفاده نادرست از منابع عمومی غیردولتی دانسته بود.
رشد اقتصاد همبستگی نزدیکی با میزان سرمایهگذاری دارد. سرمایه، به ثروتی گفته میشود که فوراً مصرف نشده و در عین حال مولد ثروت میباشد. نمونه بارز سرمایهگذاری، احداث کارخانجات است. بسیاری معتقدند ریشه اصلی پایین بودن نرخ رشد اقتصادی ایران طی سالهای اخیر فقدان برنامه مشخصی برای سرمایهگذاری است. به عقیده بسیاری از تحلیلگران محمود احمدینژاد تنها چشم به برنامههای کوتاهمدتی دوخته است که از ارائه گزارش عملکرد آنها در دوره مسئولیت خود اطمینان خاطر دارد.
این وضعیت مختص به ایجاد صنایع جدید نیست. حتی در صنعت نفت که شاهرگ حیاتی کشور به شمار میرود نیز با معضل عدم سرمایهگذاری روبرو هستیم. پس از این که در ابتدای تابستان سال جاری اخباری درباره احتمال پیشی گرفتن عراق در تولید نفت از ایران منتشر شد، سیدعماد حسینی به فرارو گفت این امر اتفاق خواهد افتاد.
سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس چالش اصلی را در عدم سرمایهگذاری درحوزه نفت میداند و معتقد است در صورت قوت یافتن این مشکلات حتی تولید سهمیه اوپک و تامین نیازهای پالایشگاهها با مشکل مواجه خواهد شد.
مشکل سرمایهگذاری در ایران و سیاستگذاریهای دولت محمود احمدینژاد امر ریشهداری است. هدفمندسازی یارانهها بنا بود به این قصد صورت بگیرد که پول یارانهها به جای آن که صرف مصرف شود، در حالی که اینک این پول قرار است باز هم به صورت یارانه ولی مستقیم در میان مردم و صنایع بازتوزیع شود. حلقه سیاستهای کوتاهمدت کی شکسته خواهد شد؟
اقتصاد بدون پول
ازاین عبارت اولین بار در 1960 استفاده شد ولی به تازگی معنای واقعی خود را پیدا کردهاست. ویکیپدیا خود یک مثال بسیار خوب برای این اقتصاد است. هزاران نفر از مردم در حال تدوین ویکیپدیا هستند بدون اینکه برای کار و زحمت خود پولی دریافت کنند. مثال دیگر youtube است شما به موسیقی گوش میدهید بدون آنکه پولی بپردازید. تکنولوژی ارتباطات و بخصوص کامپیوتر وسایل مهمی برای بوجود آمدن فضایی مناسب برای اقتصاد بدون پول هستند. در اجتماعی که از کمبودهای اولیه گذر کردهاست، مردم فقط زمان کوتاهی را صرف خرید مواد غذایی و لباس میکنند و بیشتر وقت و انرژی خود را برای دیگران میگذارند. درنتیجه بدون پول شدن اقتصاد، مالیات بر درآمد دولتها کم میشودو فشارهای اقتصادی مانند جریمه و سوبسیدها در تحمیل بر عمل کرد مردم ضعیف میشود. همچنین اقتصاد بدون پول باعث کم شدن قدرت دولتها و بانکهای مرکزی و افزایش قدرت و آزادی افراد میشود. چنانچه اقتصاد پولی رقابت مردم را افزایش میدهد، اقتصاد بدون پول در مقیاس بزرگ باعث افزایش همکاری مردم خواهد شد.
رگونامیکس دردهای ناشی از استفاده مستمر از کامپیوتر، دیگر تجهیزات اداری و صنعتی در محل کار است که کارکنان به علت استفاده از این تجهیزات به آن دچار می شوند. این گونه دردها معمولاً در سر، ستون فقرات ، کمر، انگشتان ، مچ دست و حتی چشم بروز می کنند و علت اصلی خستگی و ناراحتی کارمندان محسوب می گردند. تحقیقات در مورد بیماری ارگونامیکس از سال 1950 شروع شده است ، اگر چه در آن سال ها هنوز کامپیوتر و سایر تجهیزات الکترونیکی در مراکز کار و فعالیت در سطح امروز وجود نداشت . در حال حاضر لزوم تحقیقات درخصوص بیماری ارگونامیکس از آنجا ناشی می شود که مؤسسات و ادارات به ضرورت ادامه حرفه خود همیشه از وسایل و تجهیزاتی استفاده می کنند که موجب بروز دردهای ارگونامیکس می شوند. واژه Ergonomics در زبان یونانی ریشه دارد و از دو بخش تشکیل شده است :
? بخش نخست ارگو Ergo است که در زبان یونانی به معنی "کار" است
? بخش دوم از لغت Normos به عاریه گرفته شده که به " قوانین طبیعی کار" اطلاق می گردد.
از آنجا که دردهای ناشی از استفاده از تجهیزات اداری و وسایل الکترونیکی و الکتریکی در ادارات همواره به عنوان یکی از معضلات ادامه کار از دیرباز مطرح بوده است ، پژوهشگران را واداشت تا به بررسی علت آن بپردازند، در این راستا دو گروه بزرگ از مهندسین و دانشمندان به تحقیق و بررسی عواقب استفاده از ماشین ها و وسایل الکتریکی و الکترونیکی به کار گرفته شده در ادارات ، پرداخته اند و تاکنون به نتایج مهمی در این خصوص دست یافته اند. تحقیقات این گروه از مهندسین و دانشمندان بر دو پایه استوار است .
1) آیا وسایل و تجهیزات اداری ، با حرفه های گوناگون و وضعیت جسمی اشخاصی که از آنها استفاده می نمایند متناسب ساخته می شوند؟
2) آیا کارمندان می توانند بدون تحمل رنج و درد وسایل اداری را به راحتی مورد استفاده قرار دهند؟ برای نمونه مثال غیرتکنیکی و ساده ای که در مورد عدم تطابق وسایل اداری با یکدیگر و مجموعاً با انسان به عنوان استفاده کننده این وسایل می توان بیان نمود، ماشین حساب دستی و تلفن است . در ماشین حساب عدد (1) از سمت پایین آغاز می شود در حالی که در دستگاه تلفن اعداد از بالا شروع می شوند.تولیدکنندگان این گونه وسایل با وجود عرضه مستمر چندین ساله هنوز نتوانسته اند این تفاوت کوچک را در دو ماشین اداری که بطور گسترده در منازل نیز به کار گرفته می شوند رفع نمایند! از همین رو، انسانها به ناگزیر باید برای استفاده صحیح از این نوع وسایل ، شکل آن را بخاطر بسپارند. چنین تفاوتهای جزیی انسانها را ناخواسته دچار دردهای ارگونامیکس می نماید، دردهایی که معمولاً منشاء آنها بدون آگاهی از شرایط کار تشخیص داده نمی شوند. پژوهشگران آی .بی .ام که بیشترین تحقیقات و تلاش را در این زمینه انجام داده اند اعتقاد دارند بر خلاف تمام کوشش های انجام شده طی سالهای گذشته جهت بهبود کیفی و فیزیکی وسایل اداری به منظور جلوگیری از دردهای ارگونامیکس ، متأسفانه پیشرفت ها و اصلاحات مهمی در این زمینه ، تاکنون نصیب محققان نشده است و برای رسیدن به نتیجه مطلوب در حل یا پیشگیری دردهای ارگونامیکس و ایجاد شرایط طبیعی کار در مراکز اداری راه طولانی در پیش است . ارگونامیکس در ابتدا به شرایط غیرعادی و غیرقابل تحمل کار در محیط های صنعتی اطلاق می شد که بعدها به استفاده از وسایل اداری الکترونیکی از جمله کامپیوتر در ادارات و چگونگی استفاده کارکنان از این وسایل تعمیم یافت . نمونه ساده دیگری از پدیده ارگونامیکس که می توان مطرح کرد طرز استفاده از اهرمی است که در دو مدل مختلف کامیون حمل زباله تعبیه شده است و در اکثر کامیون های حمل زباله مشاهده می شود. این اهرم در یکی از کامیون ها به عنوان ترمز دستی و در دیگری برای خالی کردن ظرف های بزرگ زباله مورد استفاده قرار می گیرند. هر دوی این اهرم ها به یک شکل ساخته شده و در یک محل قرار گرفته اند. از این رو، رانندگان این کامیون ها که گاهی با هر دو مدل کامیون رانندگی می نمایند ناگزیرند خود را با این شرایط تطبیق دهند و همواره این استرس کاری را تحمل کنند که مبادا اشتباهاً اهرم ترمز دستی را به جای اهرم خالی کردن ظرف های بزرگ زباله یا بر عکس به کار برند! ناهماهنگی شماره های ماشین حساب و دستگاه تلفن و عدم تمایز اهرمهای تخلیه زباله و ترمز دستی در کامیونها از نظر محققان آی . بی . ام همان اثر زیانباری را در روان و جسم استفاده کنندگان این وسایل ایجاد می کند که استفاده از کامپیوتر بر مردم تحمیل کرده است . کامپیوتر پیچیده ترین وسیله ای است که در ادارات و دفاتر قرار دارد و ایجاد شرایط استاندارد در محل کار برای استفاده صحیح از کامپیوتر نقشی اساسی در آسایش و سلامتی کارمندان ایفاء می کند. هر گونه بی توجهی و عدم انجام تغییراتی هر چند جزیی در محل کار مانند طرز قرار گرفتن صحیح کامپیوتر در مقابل کاربر می تواند پیامد غیرقابل جبرانی برای سلامت جسم و روان کارمند داشته باشد. از همین رو، صاحبان مشاغل و دست اندرکاران حرفه های گوناگون می توانند با کم کردن یا از میان برداشتن عوامل ایجاد کننده " شرایط غیر طبیعی محل کار"، خشنودی از کار، تحرک ، انگیزه و احساس خوش اتمام کار را در کارمندان به وجود آورند. تجربه نشان می دهد که کارمندان هیچگاه به علت ارگونامیکس نمی اندیشند و بر نقش خود در ایجاد شرایط مطلوب طبیعی کار واقف نیستند و به محض روبه رو شدن با شرایطی که سلامتی آنها را در معرض خطر قرار می دهد از کار خود دست کشیده و استعفا می دهند. این دسته از کارمندان با این عمل مشکلات را همچنان برای شخص دیگری که بجای آنها استخدام می شود باقی می گذارند. تحقیقات گسترده در زمینه بیمارهای ارگونامیکس گواه براین ادعاست که تمام ناراحتی های ارگونامیکس را نمی توان فقط به ساخت و طراحی تجهیزات و وسایل اداری محدود نمود. زیرا مسئولیت بروز برخی از ناراحتی های ارگونامیکس در محل کار بر عهده کارمندانی است که به شیوه ای مطلوب از امکانات و تجهیزات اداری استفاده نمی کنند. کارمندانی که هر روز با کامپیوتر کار می کنند باید به مشکلات ناشی از آن توجه کافی نمایند. نداشتن فضای کافی در میزکار برای قراردادن کیبورد، ماوس ، مانیتور، نامه ها، پرونده ها و تلفن می تواند زمینه ساز ایجاد ناراحتی های جسمی و روانی شود. صندلی نامناسب ، کوتاه یا بلند بودن میز کامپیوتر، بد نشستن در پشت میز کار تماماً ممکن است استفاده کنندگان از کامپیوتر را دچار دردهای مزمن کمر، گردن ، دست و چشم نماید.
نشستن صحیح به صورتی که کف پا کاملاً با زمین تماس داشته باشد و در جای مناسب قرار دادن مانیتور به گونه ای که بدون خم کردن گردن در خطی موازی با چشم قرار گرفته باشد از خستگی و ناراحتی جسمی و روانی کارمندان جلوگیری می نماید. همانطور که قراردادن کیبورد، ماوس در محل نامناسب سبب کشیدگی ماهیچه ، ناراحتی و درد در ناحیه مچ دست خواهد شد. این گونه ناراحتی ها را در علم پزشکی "عامل ایجاد Carpel Tunnel syndrome " می نامند. این ناراحتی در صورت عدم پیشگیری در نهایت به عضلات آسیب جدی می رساند و مهمترین نکته ای که هنگام استفاده از کامپیوتر باید مورد توجه قرار گیرد تا از شرایط غیر طبیعی محل کار جلوگیری شود وضعیت نشستن در مقابل کامپیوتر است . در جلو کامپیوتر باید به گونه ای نشست که دستها و انگشتان جهت رسیدن به کیبورد خم نشوند. به بیان دیگر دستان و انگشتان باید بدون استفاده از دیگر اعضاء بدن روی کلیدهای کیبورد حرکت نمایند ستوان فقرات با کف صندلی باید زوایه 90 درجه داشته باشد و کف پا کاملاً روی زمین قرار گیرد تا به کمر فشار نیاید. تنظیم نور و رنگ مانیتور، نصب فیلتر ضد تابش اشعه مضر تمیز نگاهداشتن صفحه مانیتور و قراردادن کامپیوتر در مکانی با نور کافی مانند کنار پنجره یا در مجاورت چراغ و آباژور می تواند از خستگی چشم جلوگیری نماید. تنظیم ارتفاع صندلی و میز به نحوی که چشم در خطی مستقیم و افقی با قسمت میانی مانیتور قرار داشته باشد از دردهای ناحیه گردن پیشگیری می کند. مناسب ترین فاصله سر با مانتیور 50 تا 60 سانتمتیر (20 تا 24 اینچ ) است ، زیرا فاصله بیش از این علاوه بر خستگی ، عضله های چشم را نیز به فعالیت غیر ضروری وادار می کند که در غایت به خستگی چشم و درد آن منتهی می گردد. بنابراین از دستاوردهای علمی تحقیقات انجام شده درمورد بیمارهای ناشی از ارگونامیکس می توان نتیجه گرفت که دست اندرکاران تولید تجهیزات و وسایل اداری باید براساس استانداردهای شناخته شده ، تجهیزات و وسایل اداری را به گونه ای طراحی نمایند که زمینه ساز بیماریهای ارگونامیکس نشوند. از سوی دیگر به کارمندان باید شیوه های صحیح استفاده از تجهیزات و وسایل استاندارد را آموخت تا ناخواسته دچار بیماریهای ارگونامیکس نگردند. بدیهی است توجه به این عوامل و رعایت اصول "قوانین طبیعی کار"، شرایط مطلوب کار را فراهم خواهد نمود و به تبع شرایط کاری مناسب ، مؤسسات و شرکتها از موفقیت بیشتری در عرصه فعالیتهای خود برخوردار می شوند.
شناخت آینده با هدف کسب درآمد
تا آنجایی که من سراغ دارم خاستگاه اکثر مشاوران یا تحلیل گران برجسته ای که خود را متعلق به حرفه آینده پژوهی می دانند بیشتر مراکز سیاست گذاری، مراکز نظامی - دفاعی یا اطلاعاتی، و تا حدی دانشگاهی بوده است. به بیان دیگر اکثر چنین اشخاصی یا به نوعی در خدمت قدرت بوده اند یا به عنوان روشنفکران مسوول و آزاد اندیش توجه خود را به سرنوشت تمدن انسانی و آینده کره زمین و مباحثی مانند توسعه پایدار و افزایش نرخ معکوس سازی آسیب به محیط زیست در ازای واحد خروجی اقتصادی معطوف کرده اند. طبیعتا در پرتو وجود اهدافی مانند حفظ امنیت و ثبات یک نظام قدرت یا حفظ بستر رشد و توسعه ملی، منطقه ای، و جهانی در بین همه آثاری که تولید می شود مطالبی که مشخصا به درد افرادی بخورد که فقط می خواهند آینده را با هدف کسب درآمد بیشتر بشناسند نسبتا کمتر است. در واقع مخاطبان دارای گرایش یا هدف صرفا انتفاعی بیشتر خود باید تلاش کنند که از بین چنین آثاری به استنباط های مفید برای کسب درآمد احتمالی در آینده برسند. وقتی که صحبت از درآمد می شود به طور خودکار دغدغه کسانی هم که در سنین جوانی هستند و می خواهند رشته تحصیلی یا مسیر شغلی خود را پیدا کنند مطرح خواهد شد. بویژه اینکه افق های رایج و استاندارد 20 ساله، 30 ساله یا بیشتر که در آثار حرفه ای آینده پژوهان مشهود است انطباق خوبی با برنامه ریزی مسیر تحصیلی یا شغلی یک فرد نوعی می تواند داشته باشد. علی رغم کمبود یا غیر صریح بودن اشارات به منافع ملموس درآمدی تحولات آینده شاید بتوان به کمک برخی خطوط راهنما استخراج چنین استنباط های مفیدی از بین آثار آینده پژوهان را آسان تر کرد. بی تردید رکن اساسی این خطوط راهنما عبارت است از شناخت نیازهای محدود و خواسته های نامحدود انسان و به تعبیری بهتر مشتری آینده. اگرچه یک حدس درست و غیر بدیهی درباره نیازهای آینده مردم، کسب درآمد را تضمین می کند اما بعید نیست که بعضی از حدس ها درباره خواسته ها آنچنان تضمینی نداشته باشد. به هر حال شناخت پیشاپیش مجموعه نیازها و خواسته ها که سبک زندگی مردم آینده را تشکیل می دهد می تواند اهداف انتفاعی بسیاری از علاقه مندان را محقق کند. مثلا اگر کسانی بودند که سال ها پیش می توانستند درباره نیاز یا خواسته زیباتر شدن بینی یا داشتن مدرک دانشگاهی درست حدس بزنند الان قادر بودند که از منافع سرشاری که نصیب جراحان پلاستیک یا مدرسان آمادگی کنکور می شود بهره مند شوند. بنابراین اگر بتوانید حدس درستی درباره نیازها و خواسته های مادی و معنوی انسان آینده بزنید می توانید بر اساس همین شناخت به اصطلاح یک یا چند دکان بزنید. البته در مورد شناخت نیاز ها و خواسته ها و در مجموع سبک زندگی افراد اصولا دو رویکرد وجود دارد یکی منفعلانه و دیگری فعالانه. منفعلانه به این معنی که تقریبا دخالتی در شکل بخشیدن به نیازها و خواسته ها نکنید و فعالانه به این معنی که حتی علی رغم نبود یک نیاز آن را ایجاد کنید. درست مثل کسانی که می توانند به اسکیموها یخ و برف بفروشند. برخی از سرنخ های منجر به شناخت نیازها و خواسته های آینده را می توان به کمک روندهای علم و فنآوری و همچنین روندهای جمعیتی یا مهاجرتی درست حدس زد. مثلا اگر می بینید که در جایی جمعیت در حال سالخورده شدن است طبیعتا یکی از نیازهای مهم آینده مراقبت از سالمندان است. یا اگر می بینید که عده زیادی در آینده نیاز به مهاجرت درون مرزی یا برون مرزی دارند همه دکان هایی که حول و حوش یک شخص یا خانواده در حال مهاجرت یا مهاجرت کرده تعریف می شوند بالقوه پولساز هستند. هنگام حدس زدن درباره نیازهای آینده می توانید با نیازهای مشهود کنونی شروع کرده و آنها را تعمیم یا کمی گسترش دهید. مثلا: امروزه برای عده بیشماری داشتن حداقل یک ایمیل یک نیاز است. آیا حدس می زنید که در آینده داشتن حداقل یک سایت نیز یک نیاز باشد؟ یا امروزه برای عده بیشماری از مدیر عامل ها و مدیر کل ها داشتن حداقل یک منشی یا رئیس دفتر یک نیاز است. آیا حدس می زنید در آینده، به جز راننده شخصی، داشتن حداقل یک نفر دستیار همراه نیز یک نیاز عمده باشد؟ یا امروزه برای عده بیشماری مرز بین محیط کار و زندگی به خاطر وجود فنآوری پیشرفته اطلاعات و ارتباطات کمرنگ شده است. آیا حدس می زنید که در آینده مرز بین محیط کار و زندگی کاملا از بین رفته و منزل اکثر اشخاص دفتر کارشان هم باشد؟ شاید هم بخواهید برخی از نیازهای ظریف تر را بررسی کنید. مثلا: امروزه عده بیشماری از پیچیدگی گریزان هستند و ترجیح می دهند که به امور یا اطلاعات ساده تر شده و قابل فهم تر دسترسی داشته باشند. آیا حدس می زنید در آینده نیز وجود متخصصینی که درباره موضوعات علمی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی یا اجتماعی خیلی ساده و قابل فهم و نه لزوما در سطح آکادمیک حرف می زنند یک نیاز عمده باشد؟ در کنار مطالعه و بررسی روندها و تاثیر آنها بر ظهور یا تقویت برخی نیازها یا خواسته ها می توان مستقیما سراغ کلید واژه های به کار رفته در آثار آینده پژوهان نیز رفت. کلید واژه هایی که مشخصا درباره نیاز، خواسته، تقاضا، سبک یا الگوی زندگی، مد، و غیره صحبت می کنند. به بیان دیگر در هر متنی که می خوانید در هر جایی که نویسنده یا تحلیل گر از کلمات مرتبط با نیازها و خواسته ها و سبک زندگی مردم حرف می زند به شناسایی و بررسی بیشتر چنین کلمات یا جملاتی بیشتر حساس شوید. به هر حال همانطور که تاکید شد مهم این است که حدس های درست و غیر بدیهی بزنید. اگر مثلا حدس بزنید مردم آینده به غذا خوردن یا مسکن نیاز خواهند داشت چون این حدس خیلی بدیهی است قاعدتا به فکر بقیه هم خواهد رسید و منجر به پیش دستی شما برای کسب درآمد بیشتر نخواهد شد. البته شاید بتوانید در همین چارچوب حدس های غیر بدیهی و نوآورانه داشته باشید. مثلا: حدس می زنید علاوه بر سرویس بهداشتی و حمام، آشپزخانه، پذیرائی، و اتاق خواب چه بخش دیگری به منازل آینده اضافه خواهد شد که به یکی از نیازهای جدید و نوظهور انسان مرتبط باشد؟ یا آیا حدس می زنید در سبک زندگی مردم آینده این یک نیاز واقعی باشد که درصد پروتئین، چربی، قند، ویتامین، یا نشاسته موجود در مواد غذایی را دقیق و کامل بدانند؟ علاوه بر شناخت نیازهای نوظهور در زندگی مردم آینده شناخت نیازهای در حال افول نیز قطعا به انتخاب هوشمندانه و آینده نگرانه کمک می کند. یعنی کنار گذاشتن یک مسیر شغلی یا بستن دکانی که دیگر در آینده هیچ یک از نیازها یا خواسته های مردم را تامین نخواهد کرد. درست مثل کسانی که بخواهند در دنیای حافظه های رایانه ای با گنجایش گیگابایتی، کوچک و ارزان قیمت سراغ تولید دیسکت بروند. در چنین مواردی برخلاف نوآوری و خلاقیت که هنگام شناخت نیازهای نوظهور ضرورت دارد بیش از هر چیز دیگری شک و تردید درباره پابرجایی فرض های مرتبط با نیازهای کنونی ضرورت دارد. یعنی کافی است که فهرستی بلند بالا از همه نیازها و خواسته های امروزی یک انسان نوعی با یک سبک زندگی متعارف را تهیه کرده و در مورد تک تک آنها از خود بپرسید آیا در 10 یا 20 سال آینده نیز چنین چیزی کماکان یک نیاز عمده زندگی مردم خواهد بود؟ اگر کاملا و واقعا مطمئن نیستید، بهتر است خود و مسیر شغلی تان را حتی الامکان با نیازهای در حال افول واگرا نگه دارید. نهایتا باید اشاره کرد که هیچ لزومی ندارد که فاکتور جمعیت زیاد را حتما در تشخیص نیازهای آینده دخیل کنید. در واقع شاید بتوانید عده ای بسیار محدود با نیازهای نامتعارف پیدا کنید که حاضر باشند آنقدر پول بپردازند که برای شما به اندازه یک نیاز عمومی و انبوه صرفه اقتصادی داشته باشد. |
دیدگاههای منفی در محل کار
آیا تا به حال شده از عکس العمل رئیستان در برابر بعضی از عملکردهایتان در شرکت متعجب شوید؟ آیا تا به حال شده که فکر کنید کار درستی انجام می دهید، اما رئیستان از دستتان ناراحت و عصبانی شود؟
در طول دوره ی کارم با نمونه های متفاوت از مسائلی روبه رو شده ام که با اینکه از دیدگاه من کاملاً صحیح و مناسب می آید، از نظر دیگران خلاف آن بوده است. مثلاً، یک روز وقتی سعی می کردم به یکی از همکارانم در مکانیزه تر کردن کارش که به صورت دستی آن را انجام می داد کمک کنم، رئیسم بسیار عصبانی شده بود که چرا من روی کارها و وظائف خودم متمرکز نمی شوم.
اختلاف در نظرات و اولویت ها باعث به وجود آمدن دیدگاه های مختلف در مورد کارهایی که در اداره انجام می دهید می شود. از آنجا که این نظرات ناشی از شخصیت ها و فرهنگ های کاملاً متفاوت است، هیچ قانون قطعی برای احتراز از این اختلافات وجود ندارد.
برخی از این سوء تفاهمات بیش از بقیه اتفاق می افتند. اگر می خواهید رئیستان کمتر از دستتان ناراحت و عصبانی شود، این مقاله می تواند کمک حال خوبی برایتان باشد. در اینجا قصد داریم نمونه اعمال و رفتارهایی را که به نظر خودتان ممکن است صحیح و مفید باشد، اما به نظر رئیستان کاملاً مخالف باشد، برایتان معرفی کنیم.
? انجام خودسرانه پروژه ها
? دیدگاه شما:
استقلال و ابتکار عمل دارید.
? دیدگاه رئیستان:
غیر قابل کنترل هستید.
شما تصور می کنید اگر ابتکارات و پیشنهاداتی را که به نظر خودتان مفید و ارزشمند هستند را به مرحله اجرا درآورید، به نفع شرکت کار کرده اید، اما ممکن است این کار شما از نظر رئیستان اقدامی خودسرانه به نظر آید و تصور کند که شما فردی قدرت طلب هستید که می خواهد همه چیز را تحت کنترل خود دربیاورد.
خاطرتان باشد که حتی اگر کار شما به نفع شرکت باشد، اما ممکن است رئیستان اولویت ها و نظرات دیگری در سر داشته باشد.
پس قبل از اینکه زمان زیادی را صرف کار کردن روی پروژه های خودسرانه کنید، اطمینان حاصل کنید که نظر رئیستان با شما یکی است.
? احتراز از مواجهه و رویارویی
? دیدگاه شما:
برای حفظ هماهنگی گروه این کار را می کنید.
? دیدگاه رئیستان:
فاقد ثبات قدم لازم برای گرفتن تصمیمات مهم هستید.
نمونه ای را به یاد می آورم که از من در مورد ثبات قدم و استحکام یکی از همکارانم برای رهبری یک پروژه و توانایی برخورد او با سهامداران مختلف، پرسیده شد.
رئیسم یک پُست خالی داشت که باید هر چه سریعتر کسی را در آن منصوب می کرد، اما از این ناراحت بود که تصور می کرد هیچیک از نامزدهایش، کفایت و شایستگی لازم برای احراز پُست رهبری را ندارد چون فاقد توانایی مقابله با مواجهه بودند.
یادتان باشد که گاهی اوقات لازم است که به دیگران "نه" بگویید. باید راه و رسم مواجهه با دیگران را بلد باشید.
? انجام بحث های طولانی بر سر مسائل پیش پا افتاده
? دیدگاه شما:
باریک بین هستید و به جزئیات اهمیت می دهید.
? دیدگاه رئیستان:
ناسازگارید و هدف اصلی را فراموش کرده اید.
گاهی اوقات خودبینی و غرور در اداره نیز به سراغتان می آید و لازم می بینید که حرف ها و عقایدتان را به همه ثابت کنید—حتی اگر موردی جزئی و پیش پا افتاده باشد—چون تصور می کنید که حق با شماست. اما زمانیکه می خواهید از این فرصت برای اثبات ارزش خودتان استفاده می کنید، ممکن است رئیستان نظر دیگری درموردتان پیدا کند.
در واقع، ممکن است رئیستان تصور کند که شما فردی کله شق و خود رای هستید و قادر نیستید بحثی معقول و سودمند با کسی داشته باشید. حواستان باشد که وقتی مسائل مهمتری برای بحث و بررسی وجود دارد، نباید جلسات کاری را به مشاجره درمورد مسائل جزئی بگذرانید.
? گوشه گیری هنگام زمان استراحت
? دیدگاه شما:
زندگی شخصیتان را از زندگی شغلیتان جدا کرده اید.
? دیدگاه رئیستان:
اجتماعی و جمع گرا نیستید.
افراد بسیاری را می شناسم که دوست دارند زمان فراغتشان را، چه زمان ناهار باشد یا جمع های دوستان، به تنهایی بگذرانند و سرگرم کار خود باشند. با اینکه شما تصور می کنید رفتارهای اجتماعی شما سود و زیانی برای شرکت ندارد، نظر رئیستان ممکن است با شما فرق داشته باشد.
در برخی موارد، رئیستان ممکن است این گوشه گیری و انزوای شما را فقدان توانایی لازم برای ایجاد رابطه با دیگران تلقی کند. در سایر موارد، ممکن است رئیس فکر کند می خواهید استقلال خودتان را نشان دهید. اما حواستان باشد که افراط نکنید. باید بتوانید بین انزوا و جمع طلبی خود تعادل برقرار کنید.
? کمالگرا بودن
? دیدگاه شما:
شما می خواهید همه ی کارها را به نحو احسن انجام دهید.
? دیدگاه رئیستان:
وقتتان را صرف رسیدگی به جزئیات می کنید.
خاطرتان باشد که افراط در این مورد نیز بیجاست. بااینکه انجام برخی از کارها فقط مناسب حال کمالگرایان است، اما در بیشتر موارد رئیستان از شما توقع دارد که هر کار را به اندازه لازم انجام دهید و وقتی به حد کفایت به اتمام رسید، دست از آن بردارید. نباید وقتتان را هدر دهید. آخرین جزئیات همیشه بیشترین وقت را می برد، پس وقتتان را برای کارهای بزرگتر و مهمتر نگه دارید.
? اقدام به حل خودسرانه مشکلات
? دیدگاه شما:
آنقدر احساس استقلال می کنید که بدون ایجاد مزاحمت برای رئیستان مشکلات را برطرف کنید.
? دیدگاه رئیستان:
شما اولویت ها را تشخیص نمی دهید و اطلاعات را پنهان می کنید.
تصور کنید در محل کار مشکلی رخ داده است. شما چه می کنید؟ مستقیماً نزد رئیس می روید یا سعی می کنید خودتان آن را رفع کنید؟ خاطرتان باشد که شما برحسب مناسب بودن واکنشتان مورد قضاوت قرار می گیرید. و رابطه تان با رئیس بر اطمینان و اعتماد او بر شما تاثیر بسیار زیادی دارد.
گرچه ممکن است تصور کنید که با رفع و رجو انفرادی مشکلات، کاردانی و کفایت خودتان را نشان می دهید، اگر وقتی اوضاع غیر قابل کنترل شود، رئیستان پی به این نکته ببرد، ممکن است تصور کند که شما فاقد قدرت مدیریتی لازم برای تشخیص اهمیت و جدیت امور و مشکلات هستید.
اگر نمی توانید سریعاً مشکل را از میان بردارید، حداقل نقشه ای برای حل طولانی مدت آن در نظر گیرید و رئیس را هم از این طرح باخبر کنید.
? روابط اجتماعی حین ساعات کاری
? دیدگاه شما:
علاقه تان را به همکارانتان بروز می دهید.
? دیدگاه رئیستان:
وقت اضافه زیادی دارید و کارتان را به جدیت انجام نمی دهید.
اگر بقیه کارمندان چهارچشمی مشغول انجام کارهایشان هستند، شما هم باید همین کار را بکنید. رئیستان مطمئناً خوشش نمی آید که یک نفر مدام بین بقیه کارمندان بچرخد و آنها را به حرف بگیرد.
رئیس ممکن است تصور کند که شما با این کار می خواهید از زیر کار شانه خالی کنید و وظائفتان را به درستی انجام ندهید.
? برخورد با اختلاف نظرها
با کم کردن خصوصیتی که ممکن است از دیدگاه دیگران اشتباهاً برداشت شود در خودتان، می توانید کارمند با ارزش تری برای رئیستان شوید. از دیگران بخواهید که با مشاهده چنین رفتارهایی در شما گوشزد کنند تا سریعتر بتوانید این خصوصیات را در خود از بین ببرید و سریعتر پیشرفت کنید.