مسیر شغلی خود را انتخاب کنید
شناخت مهارتهای قابل انتقال یک قدم اساسی در برنامهریزی شغلی است. مقاله حاضر توضیح میدهد که این مهارتها چه هستند و کمکهایی را برای تشخیص و افزایش میزان مهارتها و استفاده از آنها در به دست آوردن یک موقعیت شغلی مناسب ارائه مینماید. انواع مهارتها، شامل مهارتهای فنی، مهارتهای اکتسابی و مهارتهای قابل انتقال، تشخیص مهارتهای قابل انتقال، موجودی مهارتها، عناوین شغلی، روش کار را با مهارتها و به روز نگه داشتن مهارتها رئوس مطالب این مقاله را تشکیل میدهند.
? مقدمه
بسیاری از افراد تصمیمهای شغلی خود را از طریق مشاهده دنیای اطراف و تلاش برای تطابق خودشان با این دنیا اتخاذ میکنند. این امر مخالف کاری است که واقعاً باید انجام شود.
بهترین مسیر شغلی فرایندی است که از درون آغاز میشود (یک نوع تکامل خودآگاهی). شما میبایست از مهارتها، استعدادها، تواناییها، امکانات و ویژگیهای منحصر بفردتان آگاه شوید چون این خودآگاهی چرخهای است که فرد را به سمت یک شغل رضایتبخش هدایت میکند.
شناخت مهارتهای قابل انتقال یک قدم اساسی در برنامهریزی شغلی است. مقاله حاضر توضیح میدهد که این مهارتها چه هستند و کمکهایی را برای تشخیص و افزایش میزان مهارتها و استفاده از آنها در به دست آوردن یک موقعیت شغلی مناسب ارائه مینماید.
? انواع مهارتها
مهارتها را میتوان به عنوان سرمایه منحصر به فرد هر شخص تعریف نمود. سه گروه از مهارتها وجود دارند. مهارتهای فنی، مهارتهای اکتسابی و مهارتهای قابل انتقال. مهارتهای فنی تخصص گرایی درون یک رشته خاص را مطرح میکند و فرد را قادر میسازد که یک شغل به خصوص را داشته باشد؛ مانند طراحی یک فرایند شیمیایی، عملیات ساخت تجهیزات و مانند آن. مهارتهای اکتسابی ریشه در ویژگیهای شخصی یک فرد مانند انعطافپذیری، کنجکاوی، قدرت تصمیمگیری و بهینه سازی دارد. مهارتهای قابل انتقال مهم ترین نوع مهارتها در توسعه مسیر شغلی است. این مهارتها را میتوان از حرفهای به حرفه دیگر و از یک حوزه صنعت به حوزه دیگر منتقل کرد. شناخت مهارتهای قابل انتقال اولین قدم در خودآگاهی و برنامهریزی شغلی است. این مهارتها در هفت مقوله جای میگیرند:
? ارتباطات: نگارش، گفت وگو، گوش دادن، آموزش، مشورت، متقاعد سازی، مدیریت، تبلیغ و بیان احساسات
? خلاقیت: تجسم، ذهنی سازی، ابداع، ایجاد، بداهه پردازی، تعبیر و تفسیر و استفاده از تواناییهای هنری
? تحقیق: جمع آوری، ارزیابی و طبقه بندی اطلاعات
? تشریح: استفاده از تحلیلهای منطقی، توسعه چارچوبهای کاری، تشخیص ضعفها و شناخت شباهتها
? حل مسائل: تعریف یک مسئله، ارزیابی گزینهها، تسلط بر راه حلها و بهبود یک موقعیت
? سازماندهی: از طریق دنبال کردن برنامهها و دستور العملها، توجه به جزئیات، بایگانی، جستجو و طبقهبندی
? ترکیب: تلفیق قطعات اطلاعات در یک کل به هم پیوسته، بررسی اطلاعات و بیان آنها در یک شکل واضح
آگاهی از مهارتهای قابل انتقال کمک میکند، دریابید چه تواناییهای ویژهای دارید و ضمناً امکانی برای واضح سازی آن تواناییها به شما میدهد.
? تشخیص مهارتهای قابل انتقال
منبع مهارتهای قابل انتقال اغلب در زندگی روزانه وجود دارد. در تجربیات زندگی، کارهایی که در هر دوره زندگی انجام دادهاید و از انجام آن لذت بردهاید، اعتقاد داشتهاید که به خوبی از عهده آن برآمدهاید و باعث غرور و خوشحالی شما شده است. این مهارتها باید خیلی زود در زندگی آشکار شود تا محملی باشد برای معرفی فرد.
مهارتهای قابل انتقال عموماً در موفقیتها و تجربیات مثبت زندگی پیدا میشوند. خاطراتتان را مرور کنید و درباره مواقعی که برایتان خیلی ارزشمند بوده، بنویسید چون از طریق نوشتن درک جامع تری از خودتان خواهید داشت. تمرین دو مرحلهای زیر کمک میکند که مهارتهای قابل انتقال را بشناسید:
? موفقیتهای خود را فراخوانی کنید. یک سفر در خاطراتتان (از کودکی تا زمان حاضر) داشته باشید. تا جایی که میتوانید تجربیاتی را که به شما احساس رضایت میدهد به یاد بیاورید. سعی کنید تجربیات را در زمانهای مختلف زندگی مرور کنید.
? این تجربیات رضایتبخش میتواند طیفی از مسائل مانند کمک به برادر یا خواهرتان در یادگیری خواندن، ساختن یک اسباب بازی مکانیکی، توسعه یک سیستم تجهیزاتی تا سازماندهی یک رخداد سیاسی را در بر گیرد. این طیف باید شامل کارهایی باشد که شما انجام دادهاید نه رویدادهایی که برایتان اتفاق افتاده است.
? اصل لذت یا رضایت بسیار مهم است. ممکن است این قضیه برای بقیه دنیا اهمیتی نداشته باشد، اما در چشمان شما باید ارزشمند جلوه کند و یک رخداد حیاتی و معنادار در زندگیتان قلمداد شود.
? خاطراتتان را تحلیل کنید. همان طوری که رویدادهای رضایتبخش زندگی را به خاطر میآورید، جزئیات آن را مشخص نمایید. به موقعیتها، موضوعات، افراد درگیر و نقشی که بازی کردهاند، توجه داشته باشید. جمع آوری جزئیات را کامل کنید تا جایی که میتوانید درباره فعالیتی که خودتان در این فرآیند انجام دادهاید و نحوه انجام آن را بنویسید: چگونه کار را سازماندهی کردهاید، دیگران را متقاعد کردهاید، مسائل را حل کردهاید و غیره.
این تمرین کمک خواهد کرد که مهارتهایتان را با بررسی تجربیات واقعی در زندگی مشخص کنید. بخش عمدهای از امور پنهان در تجربیات (چیزی بیش از آنچه که از خودتان انتظار دارید یا قادر به درکش هستید) مهارتها و استعدادهای شما هستند. به عنوان مثال، موضوع خاطرات چه بود؟ آیا درباره مردم بود و یا در مورد مفاهیم کلی، هنر، علوم یا پزشکی؟ از چه قابلیتهایی استفاده کردید؟ نگارش، آموزش، تحقیق، طراحی و یا اقناع؟ چه وضعیتی به طور مکرر رخ داد؟ حل مسئله، نیازهایی که باید برآورده میشد و یا یک وضعیت بحرانی؟ چه چیز باعث دستیابی شد؟ چه نیازی آشکار شد؟ سازماندهی اهداف، نیاز برای کمک رسانی، نیاز برای کامل کردن یک فعالیت خاص؟ شرایط انجام کار چگونه بود؟ آیا مجبور به رعایت ضربالاجلهای تعیین شده بودید و یا آزاد و مستقل کار میکردید و فرصت کافی برای آموختن و تجربهاندوزی نیز داشتید؟
وقتی که شما محدوده وسیعی از تجربیات را مرور میکنید به رخدادهای کوچکی که در پس این محدوده قرار میگیرد، دقت کنید. آنها علایمی برای راهیابی به معانی عمیقتر هستند. به فعالیتهایی که در زندگی روزانه به شما انرژی میدهد و نشانی از استعدادهایتان است، توجه کنید: گلکاری در باغ، فعالیتهای مالی، خواندن نقشههای پیچیده و یا تمرکز نمودن روی یک مورد کاری خاص.
استعدادها ممکن است به قدری طبیعی در شما پدیدار شوند که آنها را بیاهمیت تلقی کنید. اما این ویژگیها شما را از دیگران جدا میکنند و دارایی ارزشمندی هستند. به همین لحاظ مهمترین کارکرد پاداش این است که به عنوان یک محرک عمل میکند و مجالی به بروز استعدادها میدهد.
دانستن این که در بسیاری از فعالیتها خوب هستید به شما شاهدی از مجموع مهارتها ارائه میدهد و به اصولی که در زندگی اجرا میکنید، تأکید مینماید. به عنوان مثال مهارتهای شما مربوط به کدام یک از امور ذیل است: مدیریت، رهبری، تحقیق، طراحی و برنامهریزی، ارتباطات میان فردی و یا تحلیل مسائل؟
بعد از انجام این تمرین شما باید درک بهتری از مهارتهای قابل انتقال یا به عبارتی مهارتهای شخصی و میزان مهارتها داشته باشید.
? موجودی مهارتها
موجودی مهارتها میزان دارایی شما از مهارتها و روشهای ترجیحی فعالیتهاست. همچنین مجموعه منحصر به فردی از استعدادهاست. این موجودی عامل ثبات حرفهای شما در دنیای کار است. شناخت این مهارتها باعث امنیت میشود. چون آنها وسایل و امکاناتی نیست که در اختیار دارید، بلکه موجودیت شماست. توانایی و قابلیتی است که شما از یک موقعیت به موقعیت دیگر و از یک شغل به شغل دیگر منتقل میکنید.
? روی عناوین شغلی تأکید نکنید
عناوین شغلی فقط برچسب هستند و اغلب باعث گمراهی میشوند. شرکتها هنوز این عناوین را خیلی جدی میگیرند. آنها مشخصهای هستند که شغلها را توصیف میکنند. این مهارتهای مورد نیاز حرفهها را توصیف نمی کنند. عناوین شغلی در رشتههای مختلف معانی متفاوت دارند. بنابراین بسیار مهم است که دریابیم هر عنوان شغلی چه معنایی میدهد و چگونه به استعدادها و مهارتهای قابل انتقال مرتبط میشود. به عنوان مثال یک مدیر پروژه در صنایع شیمیایی با یک مدیر پروژه در شرکت بازرگانی متفاوت عمل میکند.
در مواجهه با عناوین شغلی باید چند سئوال اساسی را مطرح نمایید. به عنوان نمونه به این موارد توجه کنید: وقتی این عناوین شغلی بر عهده ما گذاشته میشود، دقیقاً میبایست چه اقدامی انجام دهیم؟ آیا پیدا کردن راهکارها بر عهده ماست یا سازماندهی و تحلیل؟
? روش کار را با مهارتها ربط دهید
گاهی اوقات درک این نکته که چگونه مسئولیت را کامل کنید از خود آن مسئولیت مهمتر است. روش شما در به نتیجه رساندن فعالیتها چیست؟ آیا فرآیندمدار هستید و کنجکاوید که ببینید چگونه اجزاء و مراحل یک فعالیت به هم مرتبط میشوند یا هدف مدار هستید و روی خروجی بیشتر تأکید دارید تا فرآیند؟ آیا شما در چارچوب فرجههای زمانی کار میکنید یا جلوتر از زمان حرکت میکنید؟ آیا پروژهها را مانند یک اکتشاف در نظر میگیرید یا برنامه زمانبندی شده دارید؟ آیا دوست دارید به تنهایی کار کنید و یا ترجیح میدهید در تعامل با دیگران باشید؟
هنگامی که مهارتهایتان را با روشهای مورد علاقه انجام کار ترکیب میکنید، امکاناتی دارید که شما را به سوی یک فعالیت کاملتر هدایت مینماید. در واقع اگر حرفهای را که به آن علاقه دارید، پیشه خود سازید و آن را با روش کاری مورد نظرتان هماهنگ سازید، احساس متعالی بودن خواهید کرد.
? مهارتهایتان را در سطح مطلوب نگه دارید
هدف شما میبایست به روز نگه داشتن مهارتها و بالا بردن توانایی کاری در سطحی انعطافپذیر باشد. اگر میخواهید انتقال شغلی داشته باشید و یا در حوزهای که هستید پیشرفت کنید، مشخص کردن شکافها در مهارتها و معلومات یک قدم اساسی است. بالا بردن توانایی کاری به معنای بارور ساختن قابلیتها و درک این نکته است که کجا میتوان این شکافها را از بین برد. در این میان توسعه مهارتهای چندگانه نیز ضروری است.
اگر شما بتوانید از مرزهای قراردادی بگذرید و بین وظایف کاری روزمره و پروژههای خاص هماهنگی و توازن ایجاد نمایید، پس میتوانید پیشرفت کنید. آموزش مستمر بدین معناست که خودتان را مطابق با تکنولوژیها، صنایع و ساختارهای کاری جدید روزآمد نگه دارید و از رویههای بازار و تغییرات نیازهای کاری مطلع شوید.
? تعریف موفقیت
موفقیت برای افراد مختلف معانی متفاوتی دارد. برای برخی از افراد به دست آوردن قدرت مالی و برای برخی صرف وقت برای خانواده و یا داشتن یک شغل مستقل و مکفی موفقیت محسوب میشود. اما یک نکته بین همگان مشترک است و آن این که استفاده از استعدادها و تواناییها و ابراز وجود، یکی از راضی کننده ترین تلاشهای انسانی است. در این میان کار یک چرخه طبیعی برای ابراز وجود است.
شناخت مهارتها و استعدادها انسان را به خودآگاهی بیشتر میرساند. خودآگاهی و توانایی باعث ایجاد اطمینان و اعتماد به نفس میشود و اعتماد به نفس باعث موفقیت میگردد.
? مربیگری برای عملکردی بهتر مربیگری یکی از روشهای آموزشی است که باعث میشود افراد با تجربه بیشتر و به بهترین شکل ممکن رشد کنند. مربیگری، هم یک سبک است و هم روشی برای برقراری ارتباطات رو در رو، که به یک مدیر کمک میکند تا از رشد مهارتهای کارکنانش در قبال فعالیتهای برنامهریزی شده حمایت کند. در حالت مربیگری، مدیر با یادگیرنده همکاری میکند تا مشخص شود که یادگیرنده برای شغل فعلی و آتی خود، به چه مهارتهای جدیدی نیاز دارد و بدین ترتیب به تحقق اهداف حرفهای کمک میشود. در جلسات مربیگری، مدیر به طور مستقیم با یادگیرنده کار میکند، به او اجازه آزمایش کردن میدهد و به او کمک میکند تا از فرصتهای بیشتری استفاده کند. مربیگری شبیه به تربیت نیرو است. البته مربیگری برای انجام دادن وظایف خاص، آموزش مهارتها یا شیوههای خاص مناسب است در حالی که تربیت نیرو به دنبال رشد بلند مدت یک سازمان است. مربیگری از مهارتهای ارزیابی استفاده میکند اما آنها را با هدفی سازندهتر تلفیق میکند. در حقیقت ارزیابی، بیطرفانه و بر اساس مشاهده شکستها یا موفقیتها است اما مربیگری، رابطهای مفید است که در آن مربی، اقدام به هدایت و راهنمایی میکند. ? وقتی مربیگری به درستی انجام شود، این مزایا را به همراه میآورد: ? در قبال رشد کارکنان، رویکردی مقرون به صرفه است. ? به جای استخدام پرسنل اضافی، مهارتهای کارکنان فعلی را افزایش میدهد. ? به مربی، نوعی حس موفقیت و ارزشمندی میدهد. ? به دیگر کارکنان درباره ارزش جایگاه سازمان، پیامی مثبت میدهد. ? در کارکنان ایجاد انگیزه مینماید، چرخش کارکنان و هزینههای استخدام کارکنان را کاهش میدهد. ? به یادگیرنده کمک میکند تا از آنچه که به طور نظری آموخته در دورهها و دیگر آموزشها استفاده کند. ? مربیان باید: ? صبور، مراقب و کمککننده باشند. ? دارای مهارت خوبی برای شنیدن باشند. ? از نقاط ضعف و قوت خود آگاه باشند. ? دارای مهارتهای زبانی و غیرزبانی باشند. ? ناظر و مشاور خوبی باشند. ? مشکلات ? از آنجا که مربیگری رو در رو است، کارآیی آن به منابع خاصی محدود است. ? اگر ساختاری واقعی برای فعالیت وجود نداشته باشد، مربیگری چیزی بیشتر از سخنرانی یک استاد برای شاگردش نخواهد بود. ? برای برگزاری جلسات مربیگری، مدیر یا معلم ممکن است به کمک افرادی نیاز پیدا کنند که به مربیگری، به عنوان یک روش آموزشی، هیچ تعهدی ندارند. ? راهنمای عملی 1. رویکردی را مشخص کنید. ? برای معرفی ضوابط، یک جلسه مقدماتی با یادگیرنده داشته باشید. ? نیازهای یادگیری را که باید در جلسات مربیگری به آنها پرداخته شود، مشخص کنید، در مورد آنها به توافق برسید و آنها را اولویتبندی کنید. ? در مورد معیارهای موفقیت به توافق برسید و استانداردی را معین کنید که بر اساس آن موفقیت سنجیده شود. ? روشهای مختلف را بررسی کنید و یک طرح دقیق تدوین نمایید. 2. سبک ارجح یادگیرنده را مشخص کنید. هر فردی به روشهای مختلفی یاد میگیرد. برای اینکه تعلیم خصوصی مؤثر باشد، لازم است بدانید روش مؤثر برای آموزش یادگیرنده چیست. روشهای مختلفی از جمله نگاه کردن مستقیم، گوش دادن، فکر کردن، خواندن، مشاهده کردن، منعکس کردن و امتحان کردن را مشخص کرده و رویکرد یا ترکیبی از رویکردها را تعیین کنید که مناسبترین هستند. 3. مدت مربیگری را مشخص کنید. در مربیگری، مهارتها را به طور واقعی امتحان نمایید. چنین جلساتی را باید به دقت برنامهریزی کنید. با توجه به فهرستی که در مورد اولویتها تعیین کردهاید، در خصوص زمان جلسات به توافق برسید. 4. برگزاری جلسه مربیگری ? در خصوص سطحهای آموزش، موارد ذیل را به خاطر داشته باشید: ? این سطوح روشن و آسان باشند. در این حالت جزئیات آنچه رخ میدهد، برای یادگیرنده توضیح دهید. ? باید به علایمی مانند حرکت بدن یا پرسشهای غیرضروری که نشان میدهد یادگیرنده تمرکز خود را از دست داده، توجه کنید. ? نکات مناسب و مهم را خلاصه کرده و نحوه کمک به یادگیرنده را برای درک نکات کلیدی، بررسی کنید. ? اجازه دهید یادگیرنده هر چیزی را امتحان کند. در این زمینه به او کمک کنید و در صورت لزوم مسائل را به او یادآوری نمایید. ? به شکلی فعالانه، عملکرد خوب یادگیرنده را ترغیب و تشویق کنید. 5. ارایه بازخورد بازخورد، برای تجربه کردن و آموزش بهتر یادگیرنده، الزامی است. در ارایه بازخورد صادق باشید اما توجه داشته باشید که این بازخورد سازنده باشد. همیشه تلاش کنید تا ارایه آنها به شکلی موفقیتآمیز صورت پذیرد. 6. فعالیتهای موقتی یادگیری را برنامهریزی کنید. فعالیتهای توسعه را برای یادگیرنده برنامهریزی کنید تا در فاصله جلسات مربیگری، آنها را انجام دهد. همیشه، همه چیز را برای یادگیرنده آماده و مهیا سازید اما در عین حال او را ترغیب کنید تا انگیزهاش را حفظ کند و به طور مستقل فرصتهایی را برای دستیابی به مهارتهای جدید شناسایی کند. در مورد اهداف جلسات عمومی به توافق برسید. |
مهارتهایی که بایددر کسب آنها بکوشید، بستگی به علائق،تواناییها و استعداد شما و همچنین اهداف شغلی و منابع موجود دارد. اما با وجود نامشخص بودن وضعیت اقتصادی پیش رو، دستیابی به مهارتهایی که برای پیشرفت و آینده شغلی شما مفید خواهد بود، بسیار حیاتی است. مهارتهای شغلی که هم اکنون در بازار کار بسیار مورد نیاز است و طبق نظر وزارت کار آمریکا در فهرست کار فرمایان قرار دارد، عبارتند از: ? مهارتهای حل مشکل اکثر کارها و وظایفی که در زندگی خود با آن مواجه می شویم، بسیار بغرنج و پیچیده هستند. افرادی که مشکلات را بدرستی تشخیص می دهند، راه حلهای مختلف را پیدا می کنند و تصمیمات مؤثری می گیرند که در زمینه های شغلی مدیریت بازرگانی،مشاوره مدیریت، مدیریت روابط عمومی، علوم پزشکی و مهندسی مورد نیاز هستند. ? مهارتهای فنی و حرفه ای امروزه، فناوری در تمام زمینه ها و رشته های علوم گسترش پیدا کرده است. نصب، آزمایش و تعمیر بیشتر تجهیزات الکتریکی، مکانیکی و الکترونیکی در حوزه های مهندسی، ارتباطات، اتومبیل، حمل و نقل و هوا فضا مستلزم دانستن مهارتهای فنی و حرفه ای است. ? مهارتهای روابط عمومی شرکتهایی با مشکلات اجتناب ناپذیری مواجه می شوند که در ارتباط با رفتار متقابل اشخاص با یکدیگر است. اغلب اوقات، موفقیت یک شرکت به این موضوع بستگی دارد که افراد آن شرکت تا چه حد می توانند با هم به صورت گروهی کار کنند. این مسئولیت و وظیفه مدیریت منابع انسانی، مدیریت پرسنل، مدیریت گروه و مدیر عامل است که نیاز های کارکنان خود را کاملاً بشناسد و در صدد یافتن بهترین روشها برای تامین نیازهای آنها در محدوده کاری و حیطه شغلی باشند. ? مهارتهای برنامه نویسی کامپیوتری و دانش کامپیوتر برنامه نویسی صحیح کامپیوتری به منظور برآورده کردن نیازهای خاص یک شرکت خاص می تواند فرصتهای استخدام و پیشرفت حرفه ای شما را افزایش دهد. بیشتر زبانهای برنامه نویسی که امروزه مورد نیاز هستند، عبارتند از: Visual Basic , HTML , Java , C++, Unix و SQL Server . ? مهارتهای آموزشی در جامعه امروزی روزانه اطلاعات جدید بیشتری تولید و جمع آوری می شود.درنتیجه،تقاضا برای استخدام افرادی که دارای مهارتهای آموزشی در زمینه های آموزش، خدمات اجتماعی، مشاوره مدیریت و تجارت باشند، بسیار بالاست ? مهارتهای مدیریت مالی امروزه برنامه ریزی اقتصادی برای تضمین یک زندگی راحت پس از دوران بازنشستگی امری بسیار ضروری است. کارگزاران سرمایه، برنامه ریزان مالی، حسابداران و حسابرس ها برای برآوردن این تقاضا همواره مورد نیاز هستند. ? مهارتهای مدیریت اطلاعات در قرن حاضر، اطلاعات پایه و اساس سیستم های اقتصادی محسوب می شوند و اشخاصی که دانش و مهارت مدیریت اطلاعات دارند، برای اکثر مشاغل، مورد نیاز هستند.تحلیل گران سیستم، تکنولوژیستهای اطلاعات، مدیران بانک اطلاعاتی و مهندسان ارتباطات و مخابرات از جمله اشخاصی هستند که مهارتهای مدیریت اطلاعات را دارند. ? مهارت دانستن زبان خارجی امروزه کشورها به مواد و محصولات یکدیگر احتیاج متقابل دارند. به همین دلیل، توانایی صحبت و مکالمه به یک زبان خارجی فرصتهای شغلی مناسبی را فراهم می آورد. ? مهارتهای مدیریت تجارت و بازرگانی هدایت و مدیریت موفقیت آمیز یک شرکت، بسیار مورد تقاضا و حیاتی است.در مرکز تمامی این مهارتها، توانایی مدیریت افراد، سیستم ها، منابع و سرمایه های مالی، شناخت خریداران و چگونگی تبدیل و تعبیر این نیازها به فرصتهای تجاری و بازرگانی قرار دارد. |
بازاریابی جاویژه ؛ گام نخست در کامیابی کسب و کار
کارآفرینانی که در نظر دارند کسبوکار نوپایی را راهاندازی کنند میبایستی بازار هدف، خود را هر چه دقیقتر گزینش کنند. آنها نباید تلاش کنند که بر کل بازار فائق آیند و هر محصولی را تولید کنند. بلکه باید ابتدا یک بخش متمایز یا جاویژه را یافته و خدمت شایستهای را به آن ارائه کنند.
بازاریابی جاویژه یکی از راهکارهایی است که در این خصوص میتواند یاریگر کارآفرینان در انتخاب بازار هدف باشد. در این شیوه بازاریابی معمولا تنها یک کسبوکار به عنوان عرضهکننده کالاها یا خدمات در آن بخش حضور خواهد یافت که این امر علاوه بر دور نگهداشتن کسبوکار از تهدیدهای رقابتی باعث خواهد شد سودآوری بالایی را نیز عاید کسبوکار شود. در این مقاله معرفی مختصری خواهیم داشت بر این شیوه بازاریابی.
? مقدمه
همراه با تخصصیتر شدن دانش و تکنولوژی، تقاضاها و بازارها هم به سمت تخصصیتر شدن حرکت میکنند. فعالیت نمودن در یک مقیاس وسیع دیگر حتی از عهده بزرگترین شرکتها و معظمترین کمپانیها نیز بر نمیآید. این امر بهویژه برای شرکتهای کوچک و متوسط دشوارتر خواهد بود. شرکتهای کوچک و متوسط و بهویژه کارآفرینانی که در نظر دارند کسبوکار نویی را راهاندازی کنند باید بازار هدف خود را هر چه دقیقتر گزینش کنند، به طوری که همچنان که رقبای چندانی در آن بخش بازار حضور نداشته باشند از حجم بازار بالقوه مناسبی نیز برخوردار باشد. یکی از بهینهترین راهکارها برای چنین اقدامی یافتن یک جاویژه بازار (niche market) است. در ادامه در مورد این شیوه بازاریابی بیشتر بحث خواهد شد.
? چیستیِ بازاریابی جاویژه
"Niche" در زبان انگلیسی به معنای تورفتگی دیوار یا طاقچه آمده است که منظور از آن در بازاریابی, بخشهایی است که خارج از بازار اصلی و دور از توجه رقبای بزرگ قرار گرفته است. واژه "Niche" از یک واژه فرانسوی مشتق میشود که به معنای آشیان گرفتن است. بازاریابی جاویژه عبارت است از هدف گرفتن یک کالا یا خدمت به سوی بخش کوچکی از بازار که کالاها یا خدمات موجود نتوانستهاند نیاز آنها را به طور مطلوب برآورده سازند. تقریبا هر کسبوکاری به منظور پر کردن مکانهای خالی و بیمتصدی (برآورده ساختن نیازهای تامین نشده) آغاز به کار کرده است. با این وجود بازاریابی جاویژه معمولا به کسبوکارهای کوچک و متوسط مربوط میشود که کالا یا خدمت خاصی را برای بخش محدودی از بازار تولید میکنند.
بر اساس پیشینه مربوط به بازاریابی جاویژه، پژوهشگران اینگونه نتیجهگیری کردهاند که رویکرد جاویژه سه جنبه را در بر دارد: بازار، محصول و استراتژی. روابط این سه جزء در نمودار 1 نمایش داده شده است:
جاویژه بازار بر افراد یا مصرفکنندگان خاصی تمرکز دارد که جملگی به یک «بخش» تعلق دارند و در پی آن، شرکت محصولی را مرتبط با آن جاویژه یافته و عرضه میکند. این راهبرد از مصادیق بازاریابی کششی محسوب میشود. (Shani & Chalasani, 1992; Weinstein, 1994) یک محصول جاویژه بر یک کالا یا خدمت تخصصی تاکید دارد که شرکت آن را به همه بخشها عرضه کرده است با این امید که جاویژه بازار آن را خود خلق نماید. این راهبرد از مصادیق بازاریابی رانشی است. (Kara & Kaynak, 1997) استراتژی جاویژه بر شرکت و اینکه چگونه شرکت رویکرد جاویژه را اجرا خواهد نمود, تمرکز دارد. (Linneman & Stanton, 1991)
کاتلر (2003) بیان میدارد که صرفنظر از رانشی یا کششی بودن استراتژی، بحث اصلی در موفقیت یک استراتژی جاویژه تخصصگرایی است.
محصول بازار جاویژه دارای این مشخصات است:
? مشتریان حاضر در جاویژه دارای مجموعه نیازهای متمایزی هستند.
? مشتریان قیمت بیشتری (صرف قیمت) را به شرکتی که نیاز آنها را به بهترین نحو برآورده سازد پرداخت خواهند کرد.
? جاویژه بازار به احتمال زیاد رقبای دیگر را جذب نخواهد کرد.
? شرکتی که استراتژی جاویژه را در پیش گرفته از طریق تخصصگرایی مزیت اقتصادی پیدا خواهد کرد.
? جاویژه بازار حجم بازار، سود و رشد بالقوه را داراست. (کاتلر، 2003)
کسبوکارهای کوچک به دلیل هزینههای ثابت پایین و انعطافپذیری بالا قادرند نیازهای برآورده نشده بخشهای کوچک بازار را به سرعت شناسایی و بدون صرف هزینههای گزاف برای تحقیق و توسعه در جهت تامین آن، کالا یا خدمتی را ایجاد کنند. از آنجا که یک بازار جاویژه مصرفکنندگان محدودی دارد، شرکتهای بزرگ قادر به افزایش تولید و استفاده بهینه از صرفهجوییهای ناشی از مقیاس نخواهند بود و از اینرو ورود به چنین بخشهایی برای آنان اقتصادی نخواهد بود. به این ترتیب شرکتهایی موفقتر هستند که از هزینه ثابت کم و توان انعطافپذیری بالایی برخوردار باشند. این بخش بازار غالبا بهدلیل تمرکز و تخصصگرایی کسبوکار و نیز نبودن رقیب، سودآوری بالایی را حتی با فروش نه چندان بالا نصیب کسبوکار خواهد کرد.
جاویژههای بازار میتوانند بر اساس منطقه جغرافیایی، یک صنعت تخصصی، گروهای سنی یا نژادی و قومی یا هر گروه ویژه دیگری از افراد وجود داشته باشد. گاهی یک محصول جدید برای یک جاویژه میتواند ناشی از اصلاح و تعدیل در محصولات رایجی که توسط شرکتهای بزرگ تولید میشود، باشد.
بدیهی است که موقعیت برای بازاریابی جاویژه میتواند در هر صنعتی وجود داشته باشد. گاهی این نوع بازاریابی حیطه بسیار باریکی را در بر میگیرد که محصول برای گروه کوچکی از بازار ایجاد شده است.
در این شیوه از بازاریابی یک کالا یا خدمت به سوی بخش کوچکی از بازار که کالاها و خدمات موجود نتوانستهاند نیاز آنها را برآورده سازند هدفگیری میشود. این واژه از اینرو «بازاریابی جاویژه» نام گرفته است که طی آن کارآفرینان با شناسایی مکانهای ویژه و خاص بازار – بخشهای کوچکی از یک بازار بزرگ با نیازهای تامین نشده که مورد توجه شرکتهای موجود قرار نگرفتهاند- اقدام به ورود به آن بخش کرده و پس از ورود و ارائه کالاها و خدمات مورد نیاز آنها، آن بخشها را پر میکنند. چنانچه یک کارآفرین در آغاز کار بخواهد وارد یک بازار بزرگ شود و محصولی را برای مشتریان و مصرفکنندگان زیادی عرضه کند باید با رقبای بسیاری رقابت کند و شاید از دید مصرفکنندگان محصول او مطلوبیت کمی داشته باشد. اما او میتواند به جای آنکه از دید «مشتریان بسیار»، «مطلوبیت کمی» داشته باشد، با ورود به یک جاویژه کالا یا خدمتی که برای «عده کمی»، «مطلوبیت بسیاری» دارد را به بازار عرضه کند.
? دلایل اهمیت بازاریابی جاویژه
بسیاری از کارآفرینان اینگونه میپندارند که چنانچه محصول خود را به گستردهترین بازار ممکن عرضه کنند به احتمال قوی در مسیر موفقیت گام خواهند برداشت. آنها از اینکه یک بازار جاویژه را مدنظر قرار دهند هراسان هستند. چرا که تصور میکنند کسبوکار آنها با از دست دادن مشتریان با شکست روبرو شود. اما این رویکرد «خوشامدگویی به همه» چندان کارایی ندارد. هنگامی که یک کارآفرین بدون در ذهن داشتن یک مشخصه متمایز کننده، بازاری را برای کسبوکار در نظر میگیرد، دوام و بقای کسبوکار وی دشوار خواهد بود.
مالکان کسبوکارها اغلب میپندارند که بازارهای جاویژه فروش آنها را محدود میکند و یا حاشیه سود آنها را کاهش میدهد و به همین دلیل هم از آن بیم دارند. اما حقیقت این است که یک بازار جاویژه میتواند به صورت مولفهای تعریف شود که به کسبوکار قدرت میبخشد. یک بازار جاویژه این امکان را برای شما فراهم میسازد که کسانی را که مخاطب بازاریابی خود قرار دادهاید دقیقا تعریف کنید.
زمانی که میدانید چه کسانی را مخاطب محصول کسبوکار خود قرار دادهاید به سادگی میتوانید مشخص کنید که هزینه و توان بازاریابی خود را کجا صرف کنید.
به دلایل زیر تعریف نمودن بازار جاویژه پیش از راه اندازی کسبوکار اهمیت دارد:
? مالکان کسبوکارها این توانایی را مییابند که بودجه بازاریابی خود را از طریق هدف قرار دادن جاویژه بازار کاملا تعریف شده، حداکثر نمایند.
? کسبوکار میتواند راهحلها و محصولاتی را برای دیگر مسائلی که مشتریان جاویژه با آن روبرو هستند فراهم آورد.
? یک جاویژه بازار تعریف شده امکان ارائه ایدهها برای محصولات و خدمات جدید را که ذاتا از سوی جاویژه خاص کسبوکار درخواست میشوند، به سادگی فراهم میسازد.
? کسبوکار در معرفی خود به عنوان رهبر بازار در آن جاویژه مزیت پیدا میکند.
? مزایای بازاریابی جاویژه
همزمان با افزایش سرعت و گسترش ارتباطات و راستای آن گسترش دسترسی به اطلاعات، شرکتهایی میتوانند از فرصتها استفاده کنند که از انعطافپذیری بیشتری برخوردار باشند. چرا که دیگر تنها دارا بودن سهم بازار بالا و بهرهگیری از صرفهجوییهای ناشی از مقیاس منتج از تولید انبوه، جوابگو نیست. یک کسبوکار خانگی میتواند تقاضاهای پنهانی را که شرکتهای بزرگ توان واکنش به آن را ندارند و یا آن را قابل توجه نمیدانند، برآورده سازد.
اهمیت موضوع از آنجا ناشی میشود که در جاویژه بازارها هزینه و قیمت مزیت رقابتی اصلی قلمداد نخواهد شد، بلکه شناسایی سریع سلیقهها و نیازها و در پی آن واکنش بدوندرنگ نسبت به آن که از طریق طراحی کالاها و خدمات متناسب انجام میشود، میتواند امتیازی را نصیب شرکت کند.
بازاریابی جاویژه انتخابی زیرکانه برای کارآفرینان و مالکان کسبوکارهای کوچک و خانگی است که بودجهای محدود برای تبلیغات، توزیع، تحقیقات بازار و حتی تولید انبوه دارند. چرا و چگونه یک کسبوکار کوچک در آغاز کار بایستی برای بخش بزرگی از بازار، تبلیغات خود را بفرستد؟ حتی اگر مالک چنین کسبوکاری از این جاهطلبی و دستودلبازی برخوردار باشد که تبلیغات خود را از طریق یک روزنامه سراسری یا شبکه تلویزیونی به آگاهی مشتریان بالقوه برساند و به فرض آنکه درصد معقولی از این بازار خواهان محصول شرکت باشند، آیا این مدیر میتواند این تقاضای بیش از ظرفیت شرکت را پاسخگو باشد؟ برای مثال اگر یک شرکت تولیدکننده قارچ خوراکی که تنها توان تولید سه تن فرآورده را دارد، از طریق تبلیغات تلویزیونی در مورد خواص غذایی قارچ اطلاعرسانی و تقاضایی یک هزار تنی را ایجاد کند، خواهد توانست از چنین تقاضایی به طور مطلوب و بهرهور استفاده کند؟ یا با اتلاف منابعی که میتوانستند در گلوگاهی دیگر به کار گرفته شوند، فرصت بادآوردهای را نصیب رقبای مستقیم و غیرمستقیم خود میکند؟ او در واقع کیک بزرگی را با هزینه خود تهیه میکند که تنها بخش کوچکی از آن را خود مصرف میکند. در مورد هزینههای توزیع، تحقیقات بازار، فروش اعتباری، تخفیفها و ... نیز به همین ترتیب. افزون بر این چنین شرکتی که کل بازار را مخاطب خود تلقی میکند، با فعالیت در این مقیاس میبایستی با غولهای رقیب نیز مبارزه بیامانی را تجربه کند.
شرکتهای بزرگ تلاش چندانی را برای شناسایی نیازهای برآورده نشده جاویژههای بازار انجام نمیدهند. به این دلیل که با توجه به هزینههای بالای تحقیقات بازار، تحقیق و توسعه, بوروکراسی رایج و دیگر مسائل محدودکننده، منافع دستیابی به آن جاویژه نسبت به هزینههای آن، چندان صرفه اقتصادی را بهوجود نمیآورد. چرا که در این بخش کوچک بازار تولید انبوه حرف آخر را نمیزند و تقاضا و تولید محدود است. اما برای کسبوکارهای کوچک و کارآفرینان مستقل این موقعیتها میتواند فرصتی طلایی محسوب شود که سود حاصل از بهرهگیری از فرصت بیش از هزینههای دستیابی به آن است.
? شناخت فرصتهای بازاریابی جاویژه
معمولا تفاوت بسیار کمی میان تشخیص فرصتهای بالقوه کسبوکار و تشخیص فرصتهای بازاریابی جاویژه وجود دارد. گاهی کارآفرینان بدون آنکه برنامهای از پیش تدوین کرده باشند در موقعیت جاویژه قرار میگیرند. برای مثال شاید شما به کالا یا خدمتی نیاز داشته باشید درحالیکه در منطقه خود قادر به یافتن و به دست آوردن آن نباشید. بنابراین تصمیم میگیرید آن کالا یا خدمت را خود شخصاً تامین کنید. بهزودی متوجه میشوید که دیگران آن محصول را از شما درخواست میکنند. بنابراین یک راه تشخیص فرصتهای بالقوه برای جاویژه اندیشیدن در مورد آن کالاها و خدماتی است که خود شما به آن نیاز دارید. همچنین ممکن است کسی در جامعهای که شما عضویت دارید برای مشاوره، یاری و یا نوع خاصی از خدمات نزد شما بیاید. آیا شما در حیطهای که نیاز برخی از افراد است تخصص دارید؟ آیا این کالاها یا خدمات به گونهای هستند که شما بابت آن پولی را دریافت کنید؟ برای مثال ممکن است خانواده شما به صورت سنتی در تهیه داروهای گیاهی دانش و مهارت داشته باشد و شما در حد رفع نیازهای شخصی از آن بهره ببرید. شما میتوانید با توسعه مهارتهای خود و ارائه این خدمت به اطرافیان، دوستان و آشنایان و سپس عموم مردم از این مهارت درآمدزایی کنید.شما همچنین میتوانید فرصتهای جاویژه بازار را از سخنرانیهایی که میشنوید، مقالاتی که مطالعه میکنید و یا دیگر رخدادهایی که توجه شما را جلب میکنند، شناسایی کنید. شخصی ممکن است به شما عرضه کالا یا خدمتی را برای یک بازار خاص پیشنهاد دهد. شما ممکن است از یک سخنران که درباره برنامههای توسعه بحث میکند مطالبی را به دست آورید. همچنین ممکن است در مجلات یا روزنامهها در مورد نارساییها و نقصهای محصولات فعلی و نیاز برای کالاها یا خدمات خاص برای بخشهای معینی از بازار مطالبی را خوانده باشید. این نوع اطلاعات میتواند جرقهای را در ذهن شما ایجاد کند و یا بینشی که منجر به راهاندازی یک کسبوکار مبتنی بر بازاریابی جاویژه میشود را در شما بهوجود آورد.
برخی افراد سرگرمیهایی دارند که گاهی این سرگرمیها میتواند با یک فرصت بازاریابی جاویژه در یک راستا قرار گیرد. برای مثال در این زمینه میتوان از هنرهای شیرینیپزی یا سفالگری یا حتی پخت برخی غذاها نام برد. گاه شما از معدود افرادی هستید که طرز تهیه و مهارت پخت برخی غذاها را دارید در حالیکه دیگران حاضر هستند برای مصرف آن غذا پول بپردازند.
همچنین با توجه دور بودن فضای رقابتی بازار ایران از دیگر بازارهای کشورهای صنعتی و پیوسته نبودن با آن بازارها، گاه میتوان ایدهای را از شرکتها و کسبوکارهای خارجی دریافت و آن را در داخل کشور پیادهسازی کرد. برای نمونه از خدمات تحویل غذای آماده به درب منزل نام برد.
علاوه بر همهی اینها، در عصر ارتباطات سلیقههای کوچک بهراحتی یکدیگر را یافته و میتوانند موقعیتی را برای فرصتهای کسبوکار به وجود آورند.
? انتخاب جاویژه مناسب برای کسبوکارهای موجود
جای گرفتن در یک جاویژه بازار بدین معناست که شما نمیخواهید با شمار زیادی از کسبوکارهای مشابه تنها بر روی قیمت رقابت کنید. افزون بر این از آنجایی که شما میخواهید کالاها و خدماتی را برای تامین نیازهای خاص و نیز برای گروه برگزیدهای از افراد به طور سفارشی تولید کنید، اغلب قادر خواهید بود قیمت بالاتری را نیز درخواست کنید. کالاها و خدمات شما به بازاری عرضه میشود که به آسانی نمیتوانند برای آن جایگزینی بیابند. جاویژه بازار به تلاشهای بازاریابی شما تمرکز خواهد بخشد. هر چه که شما متخصصتر شوید، بازار هدفتان خدمات شما را ارزشمندتر خواهد دید زیرا شما مستقیما با موقعیت منحصربهفرد آنها صحبت خواهید نمود.
این فرایند با پژوهش بازار آغاز میشود. بهترین مشتریان بالقوهتان، رقیبانتان، گرایش و حساسیت بازار را نسبت به کالاها و خدماتتان و توانایی خود را برای ارائه خدمت به این افراد تا حدی که شما را به عنوان تامینکننده نیاز آنها بشناسند مورد واکاوی و تحلیل قرار دهید.
پژوهش بازار به مثابه فرو بردن انگشتان پا برای تست دمای آب دریاچه پیش از پریدن درون آن است. اگر شما دقیقا دریابید که چه گروهی از افراد را میخواهید بهدست آورید و نیازهای آنان چیست ، از هدر دادن پول و زمان پرهیز میکنید. چرا که میدانید این توانایی را دارید که کالاها و یا خدمات خود را برای تناسب با نیاز بازار هدفتان اصلاح کنید.
پژوهش بازار لزوما نیازمند مشاوران و بررسیها پرهزینه و تشکیل گروه کانون نیست، بلکه میتواند به سادگی پرسش سوالات متناسب از بهترین مشتریانتان باشد. پاسخ به پرسشهای زیر میتواند در مشخص ساختن بازار جاویژه برای کسبوکارهای موجود یاریگر باشد:
? هم اکنون مشتریان فعلی کسب و کار چه کسانی هستند؟ آیا کسبوکار ما با یک بازار هدف متمایز که نیازها و علایق مشترک دارند, سروکار دارد؟
? آیا بازار برای اینکه کسبوکار ما را پشتیبانی کند، به اندازه کافی بزرگ هست؟
_ چه تفاوتی در محصولات و خدماتی که ما ارائه میکنیم نسبت به دیگر محصولات این صنعت وجود دارد؟ و چگونه میتوانیم این تفاوت را به وجود آوریم؟
? آیا میتوانیم کالاها، خدمات و هویت کسبوکار خود را برای رفع نیازهای خاص بازار تعدیل کنیم؟
? آیا هم اکنون محصولات موجود توانستهاند به بازار هدف ما آنگونه که باید خدمت ارائه کنند؟
? آیا ما میتوانیم با یک روش کارا و کم هزینه به مشتریان بالقوه خود دست پیدا کنیم؟
بهترین راه برای پاسخ به این پرسشها این است که تحلیل مفصلی روی آن انجام نگیرد. تنها بایستی اولین مواردی را که به ذهن میرسد یادداشت کرد. آنگاه خواهید توانست با تجزیه و تحلیل پاسخها آنها را تکمیل و بدین ترتیب به راحتی جاویژه بازار خود را تعریف کنید.
آمیخته بازاریابی در بازاریابی جاویژه
4P در بازاریابی جاویژه تا حدودی متفاوت از دیگر شیوههای بازاریابی است. در جدول 1 نوع و حالات هر یک از این متغیرها برای دو نمونه فرضی ارائه شده است.
? کسب و کار خود را آغاز کنید
آغاز به کار و ایجاد یک کسبوکار قوی لازم است, به شرح زیر است:
1) جاویژه بازار خاصی را که در نظر دارید خدمت خود به آن ارائه کنید، با تمام ویژگیهایش شناسایی کنید. این ویژگیها میتواند شامل موارد جمعیتشناختی (افرادی که در بازار مورد نظر شما هستند و مشخصات آنها) حیطه جغرافیایی، ساختار و چگونگی قیمتگذاری، هزینه و قیمت تمام شده ارائه خدمت به بازار جاویژه، موانعی که پیشبینی میکنید با آن مواجه شوید، امتیازها و مجوزهای مورد نیاز و ... باشد.
2) اهداف خود را روی کاغذ بیاورید..منابع مورد نیاز (سرمایه، زمین، نیروی کار، دانش، استعدادها و مهارتهای خاص) برای ارائه خدمت به آن جاویژه را مشخص کنید.
3) منابعی را که در دسترس ندارید مشخص و چگونگی دستیابی و یا جبران آن را معین کنید.
4) طرح کسبوکار و بازاریابی خود را تهیه کنید. این طرح بایستی شامل این موارد باشد: الف) توضیحات کلی در مورد کسبوکار ب) تجزیهوتحلیل بازار پ) بیانیه ماموریت، اهداف واستراتژیها ت) طرح بازاریابی ث) توضیح در مورد جنبههای عملیاتی ج) برنامههای زمانبندی فروش چ) طرح مالی ح) تحلیل حساسیت و خ) منابع کمکی.
بازاریابی جاویژه ؛ گام نخست در کامیابی کسب و کار
کارآفرینانی که در نظر دارند کسبوکار نوپایی را راهاندازی کنند میبایستی بازار هدف، خود را هر چه دقیقتر گزینش کنند. آنها نباید تلاش کنند که بر کل بازار فائق آیند و هر محصولی را تولید کنند. بلکه باید ابتدا یک بخش متمایز یا جاویژه را یافته و خدمت شایستهای را به آن ارائه کنند.
بازاریابی جاویژه یکی از راهکارهایی است که در این خصوص میتواند یاریگر کارآفرینان در انتخاب بازار هدف باشد. در این شیوه بازاریابی معمولا تنها یک کسبوکار به عنوان عرضهکننده کالاها یا خدمات در آن بخش حضور خواهد یافت که این امر علاوه بر دور نگهداشتن کسبوکار از تهدیدهای رقابتی باعث خواهد شد سودآوری بالایی را نیز عاید کسبوکار شود. در این مقاله معرفی مختصری خواهیم داشت بر این شیوه بازاریابی.
? مقدمه
همراه با تخصصیتر شدن دانش و تکنولوژی، تقاضاها و بازارها هم به سمت تخصصیتر شدن حرکت میکنند. فعالیت نمودن در یک مقیاس وسیع دیگر حتی از عهده بزرگترین شرکتها و معظمترین کمپانیها نیز بر نمیآید. این امر بهویژه برای شرکتهای کوچک و متوسط دشوارتر خواهد بود. شرکتهای کوچک و متوسط و بهویژه کارآفرینانی که در نظر دارند کسبوکار نویی را راهاندازی کنند باید بازار هدف خود را هر چه دقیقتر گزینش کنند، به طوری که همچنان که رقبای چندانی در آن بخش بازار حضور نداشته باشند از حجم بازار بالقوه مناسبی نیز برخوردار باشد. یکی از بهینهترین راهکارها برای چنین اقدامی یافتن یک جاویژه بازار (niche market) است. در ادامه در مورد این شیوه بازاریابی بیشتر بحث خواهد شد.
? چیستیِ بازاریابی جاویژه
"Niche" در زبان انگلیسی به معنای تورفتگی دیوار یا طاقچه آمده است که منظور از آن در بازاریابی, بخشهایی است که خارج از بازار اصلی و دور از توجه رقبای بزرگ قرار گرفته است. واژه "Niche" از یک واژه فرانسوی مشتق میشود که به معنای آشیان گرفتن است. بازاریابی جاویژه عبارت است از هدف گرفتن یک کالا یا خدمت به سوی بخش کوچکی از بازار که کالاها یا خدمات موجود نتوانستهاند نیاز آنها را به طور مطلوب برآورده سازند. تقریبا هر کسبوکاری به منظور پر کردن مکانهای خالی و بیمتصدی (برآورده ساختن نیازهای تامین نشده) آغاز به کار کرده است. با این وجود بازاریابی جاویژه معمولا به کسبوکارهای کوچک و متوسط مربوط میشود که کالا یا خدمت خاصی را برای بخش محدودی از بازار تولید میکنند.
بر اساس پیشینه مربوط به بازاریابی جاویژه، پژوهشگران اینگونه نتیجهگیری کردهاند که رویکرد جاویژه سه جنبه را در بر دارد: بازار، محصول و استراتژی. روابط این سه جزء در نمودار 1 نمایش داده شده است:
جاویژه بازار بر افراد یا مصرفکنندگان خاصی تمرکز دارد که جملگی به یک «بخش» تعلق دارند و در پی آن، شرکت محصولی را مرتبط با آن جاویژه یافته و عرضه میکند. این راهبرد از مصادیق بازاریابی کششی محسوب میشود. (Shani & Chalasani, 1992; Weinstein, 1994) یک محصول جاویژه بر یک کالا یا خدمت تخصصی تاکید دارد که شرکت آن را به همه بخشها عرضه کرده است با این امید که جاویژه بازار آن را خود خلق نماید. این راهبرد از مصادیق بازاریابی رانشی است. (Kara & Kaynak, 1997) استراتژی جاویژه بر شرکت و اینکه چگونه شرکت رویکرد جاویژه را اجرا خواهد نمود, تمرکز دارد. (Linneman & Stanton, 1991)
کاتلر (2003) بیان میدارد که صرفنظر از رانشی یا کششی بودن استراتژی، بحث اصلی در موفقیت یک استراتژی جاویژه تخصصگرایی است.
محصول بازار جاویژه دارای این مشخصات است:
? مشتریان حاضر در جاویژه دارای مجموعه نیازهای متمایزی هستند.
? مشتریان قیمت بیشتری (صرف قیمت) را به شرکتی که نیاز آنها را به بهترین نحو برآورده سازد پرداخت خواهند کرد.
? جاویژه بازار به احتمال زیاد رقبای دیگر را جذب نخواهد کرد.
? شرکتی که استراتژی جاویژه را در پیش گرفته از طریق تخصصگرایی مزیت اقتصادی پیدا خواهد کرد.
? جاویژه بازار حجم بازار، سود و رشد بالقوه را داراست. (کاتلر، 2003)
کسبوکارهای کوچک به دلیل هزینههای ثابت پایین و انعطافپذیری بالا قادرند نیازهای برآورده نشده بخشهای کوچک بازار را به سرعت شناسایی و بدون صرف هزینههای گزاف برای تحقیق و توسعه در جهت تامین آن، کالا یا خدمتی را ایجاد کنند. از آنجا که یک بازار جاویژه مصرفکنندگان محدودی دارد، شرکتهای بزرگ قادر به افزایش تولید و استفاده بهینه از صرفهجوییهای ناشی از مقیاس نخواهند بود و از اینرو ورود به چنین بخشهایی برای آنان اقتصادی نخواهد بود. به این ترتیب شرکتهایی موفقتر هستند که از هزینه ثابت کم و توان انعطافپذیری بالایی برخوردار باشند. این بخش بازار غالبا بهدلیل تمرکز و تخصصگرایی کسبوکار و نیز نبودن رقیب، سودآوری بالایی را حتی با فروش نه چندان بالا نصیب کسبوکار خواهد کرد.
جاویژههای بازار میتوانند بر اساس منطقه جغرافیایی، یک صنعت تخصصی، گروهای سنی یا نژادی و قومی یا هر گروه ویژه دیگری از افراد وجود داشته باشد. گاهی یک محصول جدید برای یک جاویژه میتواند ناشی از اصلاح و تعدیل در محصولات رایجی که توسط شرکتهای بزرگ تولید میشود، باشد.
بدیهی است که موقعیت برای بازاریابی جاویژه میتواند در هر صنعتی وجود داشته باشد. گاهی این نوع بازاریابی حیطه بسیار باریکی را در بر میگیرد که محصول برای گروه کوچکی از بازار ایجاد شده است.
در این شیوه از بازاریابی یک کالا یا خدمت به سوی بخش کوچکی از بازار که کالاها و خدمات موجود نتوانستهاند نیاز آنها را برآورده سازند هدفگیری میشود. این واژه از اینرو «بازاریابی جاویژه» نام گرفته است که طی آن کارآفرینان با شناسایی مکانهای ویژه و خاص بازار – بخشهای کوچکی از یک بازار بزرگ با نیازهای تامین نشده که مورد توجه شرکتهای موجود قرار نگرفتهاند- اقدام به ورود به آن بخش کرده و پس از ورود و ارائه کالاها و خدمات مورد نیاز آنها، آن بخشها را پر میکنند. چنانچه یک کارآفرین در آغاز کار بخواهد وارد یک بازار بزرگ شود و محصولی را برای مشتریان و مصرفکنندگان زیادی عرضه کند باید با رقبای بسیاری رقابت کند و شاید از دید مصرفکنندگان محصول او مطلوبیت کمی داشته باشد. اما او میتواند به جای آنکه از دید «مشتریان بسیار»، «مطلوبیت کمی» داشته باشد، با ورود به یک جاویژه کالا یا خدمتی که برای «عده کمی»، «مطلوبیت بسیاری» دارد را به بازار عرضه کند.
? دلایل اهمیت بازاریابی جاویژه
بسیاری از کارآفرینان اینگونه میپندارند که چنانچه محصول خود را به گستردهترین بازار ممکن عرضه کنند به احتمال قوی در مسیر موفقیت گام خواهند برداشت. آنها از اینکه یک بازار جاویژه را مدنظر قرار دهند هراسان هستند. چرا که تصور میکنند کسبوکار آنها با از دست دادن مشتریان با شکست روبرو شود. اما این رویکرد «خوشامدگویی به همه» چندان کارایی ندارد. هنگامی که یک کارآفرین بدون در ذهن داشتن یک مشخصه متمایز کننده، بازاری را برای کسبوکار در نظر میگیرد، دوام و بقای کسبوکار وی دشوار خواهد بود.
مالکان کسبوکارها اغلب میپندارند که بازارهای جاویژه فروش آنها را محدود میکند و یا حاشیه سود آنها را کاهش میدهد و به همین دلیل هم از آن بیم دارند. اما حقیقت این است که یک بازار جاویژه میتواند به صورت مولفهای تعریف شود که به کسبوکار قدرت میبخشد. یک بازار جاویژه این امکان را برای شما فراهم میسازد که کسانی را که مخاطب بازاریابی خود قرار دادهاید دقیقا تعریف کنید.
زمانی که میدانید چه کسانی را مخاطب محصول کسبوکار خود قرار دادهاید به سادگی میتوانید مشخص کنید که هزینه و توان بازاریابی خود را کجا صرف کنید.
به دلایل زیر تعریف نمودن بازار جاویژه پیش از راه اندازی کسبوکار اهمیت دارد:
? مالکان کسبوکارها این توانایی را مییابند که بودجه بازاریابی خود را از طریق هدف قرار دادن جاویژه بازار کاملا تعریف شده، حداکثر نمایند.
? کسبوکار میتواند راهحلها و محصولاتی را برای دیگر مسائلی که مشتریان جاویژه با آن روبرو هستند فراهم آورد.
? یک جاویژه بازار تعریف شده امکان ارائه ایدهها برای محصولات و خدمات جدید را که ذاتا از سوی جاویژه خاص کسبوکار درخواست میشوند، به سادگی فراهم میسازد.
? کسبوکار در معرفی خود به عنوان رهبر بازار در آن جاویژه مزیت پیدا میکند.
? مزایای بازاریابی جاویژه
همزمان با افزایش سرعت و گسترش ارتباطات و راستای آن گسترش دسترسی به اطلاعات، شرکتهایی میتوانند از فرصتها استفاده کنند که از انعطافپذیری بیشتری برخوردار باشند. چرا که دیگر تنها دارا بودن سهم بازار بالا و بهرهگیری از صرفهجوییهای ناشی از مقیاس منتج از تولید انبوه، جوابگو نیست. یک کسبوکار خانگی میتواند تقاضاهای پنهانی را که شرکتهای بزرگ توان واکنش به آن را ندارند و یا آن را قابل توجه نمیدانند، برآورده سازد.
اهمیت موضوع از آنجا ناشی میشود که در جاویژه بازارها هزینه و قیمت مزیت رقابتی اصلی قلمداد نخواهد شد، بلکه شناسایی سریع سلیقهها و نیازها و در پی آن واکنش بدوندرنگ نسبت به آن که از طریق طراحی کالاها و خدمات متناسب انجام میشود، میتواند امتیازی را نصیب شرکت کند.
بازاریابی جاویژه انتخابی زیرکانه برای کارآفرینان و مالکان کسبوکارهای کوچک و خانگی است که بودجهای محدود برای تبلیغات، توزیع، تحقیقات بازار و حتی تولید انبوه دارند. چرا و چگونه یک کسبوکار کوچک در آغاز کار بایستی برای بخش بزرگی از بازار، تبلیغات خود را بفرستد؟ حتی اگر مالک چنین کسبوکاری از این جاهطلبی و دستودلبازی برخوردار باشد که تبلیغات خود را از طریق یک روزنامه سراسری یا شبکه تلویزیونی به آگاهی مشتریان بالقوه برساند و به فرض آنکه درصد معقولی از این بازار خواهان محصول شرکت باشند، آیا این مدیر میتواند این تقاضای بیش از ظرفیت شرکت را پاسخگو باشد؟ برای مثال اگر یک شرکت تولیدکننده قارچ خوراکی که تنها توان تولید سه تن فرآورده را دارد، از طریق تبلیغات تلویزیونی در مورد خواص غذایی قارچ اطلاعرسانی و تقاضایی یک هزار تنی را ایجاد کند، خواهد توانست از چنین تقاضایی به طور مطلوب و بهرهور استفاده کند؟ یا با اتلاف منابعی که میتوانستند در گلوگاهی دیگر به کار گرفته شوند، فرصت بادآوردهای را نصیب رقبای مستقیم و غیرمستقیم خود میکند؟ او در واقع کیک بزرگی را با هزینه خود تهیه میکند که تنها بخش کوچکی از آن را خود مصرف میکند. در مورد هزینههای توزیع، تحقیقات بازار، فروش اعتباری، تخفیفها و ... نیز به همین ترتیب. افزون بر این چنین شرکتی که کل بازار را مخاطب خود تلقی میکند، با فعالیت در این مقیاس میبایستی با غولهای رقیب نیز مبارزه بیامانی را تجربه کند.
شرکتهای بزرگ تلاش چندانی را برای شناسایی نیازهای برآورده نشده جاویژههای بازار انجام نمیدهند. به این دلیل که با توجه به هزینههای بالای تحقیقات بازار، تحقیق و توسعه, بوروکراسی رایج و دیگر مسائل محدودکننده، منافع دستیابی به آن جاویژه نسبت به هزینههای آن، چندان صرفه اقتصادی را بهوجود نمیآورد. چرا که در این بخش کوچک بازار تولید انبوه حرف آخر را نمیزند و تقاضا و تولید محدود است. اما برای کسبوکارهای کوچک و کارآفرینان مستقل این موقعیتها میتواند فرصتی طلایی محسوب شود که سود حاصل از بهرهگیری از فرصت بیش از هزینههای دستیابی به آن است.
? شناخت فرصتهای بازاریابی جاویژه
معمولا تفاوت بسیار کمی میان تشخیص فرصتهای بالقوه کسبوکار و تشخیص فرصتهای بازاریابی جاویژه وجود دارد. گاهی کارآفرینان بدون آنکه برنامهای از پیش تدوین کرده باشند در موقعیت جاویژه قرار میگیرند. برای مثال شاید شما به کالا یا خدمتی نیاز داشته باشید درحالیکه در منطقه خود قادر به یافتن و به دست آوردن آن نباشید. بنابراین تصمیم میگیرید آن کالا یا خدمت را خود شخصاً تامین کنید. بهزودی متوجه میشوید که دیگران آن محصول را از شما درخواست میکنند. بنابراین یک راه تشخیص فرصتهای بالقوه برای جاویژه اندیشیدن در مورد آن کالاها و خدماتی است که خود شما به آن نیاز دارید. همچنین ممکن است کسی در جامعهای که شما عضویت دارید برای مشاوره، یاری و یا نوع خاصی از خدمات نزد شما بیاید. آیا شما در حیطهای که نیاز برخی از افراد است تخصص دارید؟ آیا این کالاها یا خدمات به گونهای هستند که شما بابت آن پولی را دریافت کنید؟ برای مثال ممکن است خانواده شما به صورت سنتی در تهیه داروهای گیاهی دانش و مهارت داشته باشد و شما در حد رفع نیازهای شخصی از آن بهره ببرید. شما میتوانید با توسعه مهارتهای خود و ارائه این خدمت به اطرافیان، دوستان و آشنایان و سپس عموم مردم از این مهارت درآمدزایی کنید.شما همچنین میتوانید فرصتهای جاویژه بازار را از سخنرانیهایی که میشنوید، مقالاتی که مطالعه میکنید و یا دیگر رخدادهایی که توجه شما را جلب میکنند، شناسایی کنید. شخصی ممکن است به شما عرضه کالا یا خدمتی را برای یک بازار خاص پیشنهاد دهد. شما ممکن است از یک سخنران که درباره برنامههای توسعه بحث میکند مطالبی را به دست آورید. همچنین ممکن است در مجلات یا روزنامهها در مورد نارساییها و نقصهای محصولات فعلی و نیاز برای کالاها یا خدمات خاص برای بخشهای معینی از بازار مطالبی را خوانده باشید. این نوع اطلاعات میتواند جرقهای را در ذهن شما ایجاد کند و یا بینشی که منجر به راهاندازی یک کسبوکار مبتنی بر بازاریابی جاویژه میشود را در شما بهوجود آورد.
برخی افراد سرگرمیهایی دارند که گاهی این سرگرمیها میتواند با یک فرصت بازاریابی جاویژه در یک راستا قرار گیرد. برای مثال در این زمینه میتوان از هنرهای شیرینیپزی یا سفالگری یا حتی پخت برخی غذاها نام برد. گاه شما از معدود افرادی هستید که طرز تهیه و مهارت پخت برخی غذاها را دارید در حالیکه دیگران حاضر هستند برای مصرف آن غذا پول بپردازند.
همچنین با توجه دور بودن فضای رقابتی بازار ایران از دیگر بازارهای کشورهای صنعتی و پیوسته نبودن با آن بازارها، گاه میتوان ایدهای را از شرکتها و کسبوکارهای خارجی دریافت و آن را در داخل کشور پیادهسازی کرد. برای نمونه از خدمات تحویل غذای آماده به درب منزل نام برد.
علاوه بر همهی اینها، در عصر ارتباطات سلیقههای کوچک بهراحتی یکدیگر را یافته و میتوانند موقعیتی را برای فرصتهای کسبوکار به وجود آورند.
? انتخاب جاویژه مناسب برای کسبوکارهای موجود
جای گرفتن در یک جاویژه بازار بدین معناست که شما نمیخواهید با شمار زیادی از کسبوکارهای مشابه تنها بر روی قیمت رقابت کنید. افزون بر این از آنجایی که شما میخواهید کالاها و خدماتی را برای تامین نیازهای خاص و نیز برای گروه برگزیدهای از افراد به طور سفارشی تولید کنید، اغلب قادر خواهید بود قیمت بالاتری را نیز درخواست کنید. کالاها و خدمات شما به بازاری عرضه میشود که به آسانی نمیتوانند برای آن جایگزینی بیابند. جاویژه بازار به تلاشهای بازاریابی شما تمرکز خواهد بخشد. هر چه که شما متخصصتر شوید، بازار هدفتان خدمات شما را ارزشمندتر خواهد دید زیرا شما مستقیما با موقعیت منحصربهفرد آنها صحبت خواهید نمود.
این فرایند با پژوهش بازار آغاز میشود. بهترین مشتریان بالقوهتان، رقیبانتان، گرایش و حساسیت بازار را نسبت به کالاها و خدماتتان و توانایی خود را برای ارائه خدمت به این افراد تا حدی که شما را به عنوان تامینکننده نیاز آنها بشناسند مورد واکاوی و تحلیل قرار دهید.
پژوهش بازار به مثابه فرو بردن انگشتان پا برای تست دمای آب دریاچه پیش از پریدن درون آن است. اگر شما دقیقا دریابید که چه گروهی از افراد را میخواهید بهدست آورید و نیازهای آنان چیست ، از هدر دادن پول و زمان پرهیز میکنید. چرا که میدانید این توانایی را دارید که کالاها و یا خدمات خود را برای تناسب با نیاز بازار هدفتان اصلاح کنید.
پژوهش بازار لزوما نیازمند مشاوران و بررسیها پرهزینه و تشکیل گروه کانون نیست، بلکه میتواند به سادگی پرسش سوالات متناسب از بهترین مشتریانتان باشد. پاسخ به پرسشهای زیر میتواند در مشخص ساختن بازار جاویژه برای کسبوکارهای موجود یاریگر باشد:
? هم اکنون مشتریان فعلی کسب و کار چه کسانی هستند؟ آیا کسبوکار ما با یک بازار هدف متمایز که نیازها و علایق مشترک دارند, سروکار دارد؟
? آیا بازار برای اینکه کسبوکار ما را پشتیبانی کند، به اندازه کافی بزرگ هست؟
_ چه تفاوتی در محصولات و خدماتی که ما ارائه میکنیم نسبت به دیگر محصولات این صنعت وجود دارد؟ و چگونه میتوانیم این تفاوت را به وجود آوریم؟
? آیا میتوانیم کالاها، خدمات و هویت کسبوکار خود را برای رفع نیازهای خاص بازار تعدیل کنیم؟
? آیا هم اکنون محصولات موجود توانستهاند به بازار هدف ما آنگونه که باید خدمت ارائه کنند؟
? آیا ما میتوانیم با یک روش کارا و کم هزینه به مشتریان بالقوه خود دست پیدا کنیم؟
بهترین راه برای پاسخ به این پرسشها این است که تحلیل مفصلی روی آن انجام نگیرد. تنها بایستی اولین مواردی را که به ذهن میرسد یادداشت کرد. آنگاه خواهید توانست با تجزیه و تحلیل پاسخها آنها را تکمیل و بدین ترتیب به راحتی جاویژه بازار خود را تعریف کنید.
آمیخته بازاریابی در بازاریابی جاویژه
4P در بازاریابی جاویژه تا حدودی متفاوت از دیگر شیوههای بازاریابی است. در جدول 1 نوع و حالات هر یک از این متغیرها برای دو نمونه فرضی ارائه شده است.
? کسب و کار خود را آغاز کنید
آغاز به کار و ایجاد یک کسبوکار قوی لازم است, به شرح زیر است:
1) جاویژه بازار خاصی را که در نظر دارید خدمت خود به آن ارائه کنید، با تمام ویژگیهایش شناسایی کنید. این ویژگیها میتواند شامل موارد جمعیتشناختی (افرادی که در بازار مورد نظر شما هستند و مشخصات آنها) حیطه جغرافیایی، ساختار و چگونگی قیمتگذاری، هزینه و قیمت تمام شده ارائه خدمت به بازار جاویژه، موانعی که پیشبینی میکنید با آن مواجه شوید، امتیازها و مجوزهای مورد نیاز و ... باشد.
2) اهداف خود را روی کاغذ بیاورید..منابع مورد نیاز (سرمایه، زمین، نیروی کار، دانش، استعدادها و مهارتهای خاص) برای ارائه خدمت به آن جاویژه را مشخص کنید.
3) منابعی را که در دسترس ندارید مشخص و چگونگی دستیابی و یا جبران آن را معین کنید.
4) طرح کسبوکار و بازاریابی خود را تهیه کنید. این طرح بایستی شامل این موارد باشد: الف) توضیحات کلی در مورد کسبوکار ب) تجزیهوتحلیل بازار پ) بیانیه ماموریت، اهداف واستراتژیها ت) طرح بازاریابی ث) توضیح در مورد جنبههای عملیاتی ج) برنامههای زمانبندی فروش چ) طرح مالی ح) تحلیل حساسیت و خ) منابع کمکی.